loading...

ماشين حساب

خريد ماشين حساب

بازدید : 344
11 زمان : 1399:2

آيا شما مشخصات ورود اكسپرس خود را ايجاد كرده ايد، اما ناراضي هستيد با نمره CRS (رتبه بندي سيستم جامع)؟ شايد شما هنوز درخواست برنامه مهاجرت به كانادا خود را آغاز نكرده ايد زيرا احساس مي كنيد كه امتياز كافي نداريد؟ نگران نباش! در اين مقاله، ما شش راهنما براي بهبود مهاجرت به كانادا به شما مي دهيم.

به خاطر داشته باشيد كه نمره CRS بالاتر شما شانس شما را بهتر مي كند، زيرا مهاجرت كانادا يك سيستم مبتني بر شايستگي است. اين قانون براي هر كسي است كه مايل به مهاجرت به كانادا است، آيا شما داراي تابعيت در امارات متحده عربي هستيد يا خير. اگر، با اين حال، شما در حال حاضر در امارات متحده عربي زندگي مي كنيد، احتمالا بايد راهنماي ما را در مورد نحوه مهاجرت از امارات متحده عربي به كانادا اولويت بندي كنيد.

۱) برگرداندن آيلتس شما

به عنوان يك يادآوري، آزمون تست زبان انگليسي شما (IELTS) توانايي شما را در صحبت كردن، خواندن، نوشتن و گوش دادن به زبان انگليسي نشان مي دهد. پس از ايجاد نمايه اكسپرس ورود شما مي توانيد آزمون خود را IELTS به عنوان آنجا كه مي خواهيد براي بهبود نمره خود را دوباره. اگر شما نمره بالا براي IELTS خود را، شما مي توانيد حداكثر ۱۶۰ امتياز كسب كنيد!

بنابراين، در حالي كه شما در استخر اكسپرس صبر كنيد، توصيه مي كنيم كه به تلاش براي بهبود مهارت هاي انگليسي خود ادامه دهيد. اين آزمون مي تواند عامل تعيين كننده در مهاجرت شما باشد. همچنين، به ياد داشته باشيد كانادا استان دو زبانه است، به اين معني كه شما مي توانيد امتياز بيشتري براي مهاجرت كانادا براي توانايي هاي فرانسوي خود كسب كنيد كه نتايج TEF شما نشان داده شده است.

6 نكته براي مهاجرت به كانادا6 نكته براي مهاجرت به كانادا

بهبود مهاجرت كانادا خود با تجديد IELTS خود!

۲) نامزدي ولايتي را تأمين كنيد

در حال حاضر شما ممكن است بدانيد كه گرفتن نامزدي استاني (PN) به شما مجموع ۶۰۰ امتياز CRS را مي دهد. اگر شما مي توانيد يك PN را نگه داريد، تقريبا قطعا در قرعه كشي اكسپرس بعدي انتخاب مي شود، به عنوان حداقل نقطه قطع به طور متوسط ​​حدود ۴۵۰٫

متأسفانه اين ساده ترين كاري نيست. شما نياز داريد تا با نيازهاي در حال تغيير هر ۱۳ استان و قلمرو كانادا و همچنين الزامات بيش از ۵۰ زيرمجموعه برنامه هاي نامزدي استان (PNP) باقي بمانيد. خوشبختانه ما براي كمك به اينجا هستيم. به طور منظم به صفحه ما اختصاص داده شده به همه چيز PNP اينجا و ما شما را به روز نگه داريد.

۳) يك پيشنهاد شغلي بگيريد

يك پيشنهاد شغلي از كارفرماي كانادايي مي تواند تفاوت زيادي در درخواست مهاجرت شما داشته باشد. اگر شما يك را داريد، مي توانيد به ميزان ۲۰۰ امتياز CRS بر اساس نوع كاري كه انجام مي دهيد، امتياز دهيد. اين نيز يك الزام ضروري براي چند PNP است، بنابراين شما واقعا از آن بهره مند خواهيد شد.

ما توصيه مي كنيم در اسرع وقت به دنبال شغل ها برويد. اگر نمي دانيد كجا شروع جستجوي خود را انجام دهيد، نگران نباشيد. كانادا منابع متعددي را در اختيار شما قرار مي دهد، مانند بانك كار كانادا. ثبت نام براي بانك كار براي در تماس با صدها نفر از كارفرمايان كانادايي به دنبال كارگران ماهر مانند شما. ساير خدمات مشابه شما ممكن است از آن استفاده كنيد LinkedIn، Indeed.ca و Monster.ca.

يك پيشنهاد شغلي براي بهبود نقاط مهاجرت كانادا را تأمين كنيد
۴) ادامه آموزش تربيتي

كانادا واقعا ارزش آموزش و پرورش دارد و به همين دليل مايلند پاداش كساني را كه به سختي تحصيل كرده اند، پاداش دهند. اگر شما داراي مدرك تحصيلي يا تحصيلات عالي ديگر هستيد كه سه سال تحصيل به آن نياز داريد، مي توانيد به ۱۲۰ امتياز CRS برسيد. علاوه بر اين، اتمام برنامه يك سال ديگر مي تواند هشت امتياز كسب كند.

يكي ديگر از نكات مهم اين است كه تحصيلات عالي خود را در كانادا با تحصيل ويزا ادامه دهيد. نه تنها امتيازات را براي مدارك تحصيلي كسب مي كنيد، بلكه شما همچنين مي توانيد تجربه كاري كانادا را به دست آوريد كه در نهايت مي تواند به شما در ارائه پيشنهاد شغلي كمك كند.

۵) ياد بگيريد چگونه امتيازات دو طرفه كار كنيد

اگر مي خواهيد با همسر يا شريك زندگي مشترك خود مهاجرت كنيد، مي توانيد نقاط اضافي CRS كسب كنيد، اما اين به همان اندازه ساده نيست. در حقيقت، ليست او در برنامه شما همچنين مي تواند نقاط ضعف شما را تحت تاثير قرار دهد اگر آنها نمره سرمايه انساني بالا CRS را ندارند.

به عبارت ديگر، اگر ديگران داراي اهميت زيادي در تجربه كاري داشته باشند، نمره IELTS بالا و مدارك عالي، مي توانند CRS شما را افزايش دهند. اين به اين دليل است كه كانادا چندين امتياز CRS را كه شما مي توانيد به همسر خود بفروشيد، اگر شما آنها را به عنوان يك متقاضي دوم ثبت كنيد، رزرو كنيد. اگر او سرمايه انساني بالايي نداشته باشد، اين نقاط همچنان براي آنها ذخيره مي شود، اما آنها كمتر از آن درآمد كسب خواهند كرد و در نهايت نمره كل CRS خود را كاهش خواهند داد.

۶) امتياز مهاجرت كانادا از برادران شما

اين احتمالا اساسي ترين نكات در ليست ما است و هنوز بسياري از مردم اين را نمي دانند! اگر شما يك برادر يا خواهري داريد كه شهروند كانادا هستيد يا اگر آنها در اين كشور به عنوان اقامت دائم زندگي مي كنند، مي توانيد ۱۵ امتياز اضافي براي CRS كسب كنيد.

اين برادر يا خواهر حتي به خون شما وابسته نيستند. آنها مي توانند خواهر يا برادر موردنظر شما باشند يا خواهر يا برادر شما در قانون باشند، بنابراين مطمئن شويد كه آنها را در نماي ورود اكسپرس خود ذكر كنيد.

خواهر و برادر شما مي تواند نقاط مهاجرت كانادا را بهبود بخشد

به دنبال اين ۶ نكته مطمئنا نقاط مهاجرت كانادا را بهبود خواهد بخشيد. با اين حال، بهترين راه براي بهبود برنامه شما با كمك يك تيم حرفه اي است. ما هميشه آماده هستيم تا مهاجرت خود را به دست كارشناسان خود منتقل كنيم.

بازدید : 674
11 زمان : 1399:2

قسمت اول: معرفي زبان مردم كانادا

مردم كانادا به زبان هاي بسياري سخن مي گويند، بازتابي از تاريخ طولاني كشور و ريشه هاي استعماري باعث بوجود آمدن اين عامل شده است. از ديدگاه رسمي، كانادا يك كشور دو زبانه است كه هر دو زبان فرانسه و انگليسي به عنوان زبان هاي ملي به رسميت شناخته مي شوند، اما زبان هاي غير رسمي اي كه در اين كشور صحبت مي شود از زبان آلماني و اسپانيايي به پنجابي و چيني نيز مي رسد. اين شامل تعداد زيادي از زبان هاي مادري است كه مي تواند در سراسر كشور شنيده شود، به ويژه در شمال كانادا. بر اساس آخرين اطلاعات سرشماري، بيش از ۵۰ زبان متمايز وجود دارد و بسياري از زبانهاي بومي بيشتر در كانادا صحبت مي شوند كه به ۱۱ گروه زبان بومي طبقه بندي مي شوند. از آنها، فقط Ojibway، Inuktitut و كري توسط گروهي از سخنرانان به اندازه كافي بزرگ صحبت مي شود كه در نظر گرفته شود. زبان هاي سليشان نيز در Plateau شمال غربي استفاده مي شود، در حالي كه زبان ايروكو و زبان Algic در منطقه فرهنگي شرقي وودگلز صحبت مي شود. اگر شما قصد مهاجرت به كانادا را داريد بهتر است زبان هاي انگليسي و فرانسه را ياد داشته باشيد ، اگر علاقه مند هستيد تا بفهميد مردم كانادا به چه زبان هايي صحبت مي كنند تا انتهاي مقاله بعدي با ما همراه باشيد.

فرانسوي و انگليسي در كانادا

انگليسي و فرانسوي زبانهاي رسمي كانادا هستند و هر دو در نهادهاي دولتي فدرال استفاده مي شوند. اساسا اين بدان معني است كه عموم مردم حق ارتباط برقرار كردن و دريافت خدمات از موسسات دولتي فدرال را در زبان انگليسي يا فرانسوي دارند و كارمندان دولت فدرال مي توانند در زبان رسمي خود در زبان دو زبانه تعيين شده كار كنند .

دولت فدرال كانادا متعهد به پيشرفت برابري و وضعيت زبان انگليسي و فرانسوي در جامعه كانادايي است و حمايت از توسعه جوامع اقليت هاي زباني انگليسي و فرانسوي را پشتيباني مي كند. منشور حقوق و آزادي هاي كانادا حقوق زبان را در كانادا تعريف مي كند و قانون زبان رسمي، وظايف موسسات دولتي كانادايي را در سطح فدرال مشخص مي كند.

در حال حاضر كانادا، فرانسوي و انگليسي اول زبان يا زبان مادري ۲۳٫۲ درصد و ۵۸٫۸ درصد از جمعيت كانادايي است. با توجه به توزيع جغرافيايي، ۹۵ درصد از كساني كه در كبك زندگي مي كنند به زبان فرانسه صحبت مي كنند و ۴۵ درصد آنها دو زبانه (فرانسوي / انگليسي) هستند. اكثريت مردم در بقيه كانادا انگليسي صحبت مي كنند، و ۷٫۵ درصد مي توانند به زبان فرانسه صحبت كنند. كمربند دو زبانه اي از كانادا، كه در آن ۶۳ درصد از كانادايي هاي دو زبانه اي ساكن است، كبك، شمال شرقي انتاريو و بخش هاي اوتاوا را پوشش مي دهد. در كبك، ميزان دوزبانه در دو دهه گذشته از ۲۶ درصد به ۴۰ درصد افزايش يافته است.

تاريخ سياست دو زبانه كانادا را مي توان به قانون آمريكاي شمالي در سال ۱۸۶۷، كه به طور رسمي اجازه استفاده از زبان هاي فرانسوي و انگليسي را در جلسات پارلماني و جلسات دادگاه هاي فدرال مي دهد، پيگيري مي كند. بخش ۱۳۳ اين قانون همچنين تصريح كرد كه انگليسي ها و فرانسوي ها بايد در نشريات و پرونده هاي مجلس استفاده شوند و قوانين بايد در هر دو زبان رسمي اعمال شود.

تمبرهاي فدرال در سال ۱۹۲۷ در انگليس و فرانسه آغاز شد و در سال ۱۹۳۶، اسكناس نيز دو زبانه شد. ادارۀ ترجمه، يك نهاد فدرال در سال ۱۹۳۴ توسط قانون مجلس تشكيل شد و در سال ۱۹۵۹، ترجمه مجدد در مجلس عوام ارائه شد.

تغييرات بيشتر در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد، زماني كه پارلمان كانادا اولين قانون رسمي زبان را تصويب كرد، كه زبانهاي رسمي و فرانسوي را به عنوان زبان رسمي در همه نهادهاي فدرال مورد استفاده قرار داد. در ميان ديگر موارد، ACT اعلام كرد كه همه كانادايي ها حق دارند كه در دادگاه ها و دادگاه هاي فدرال به زبان رسمي انتخاب شوند. در نهايت، در سال ۱۹۹۷، يادداشت تفاهم بين دبيرخانه هيئت خزانه داري و ميراث كانادا، تمام ادارات را به دليل اقليت هاي رسمي زبان پاسخگو بود.

قسمت اول: معرفي زبان مردم كاناداقسمت اول: معرفي زبان مردم كانادا

زبان فرانسوي در كانادا

در قرن هفدهم، مهاجران اوليه فرانسه دومين مستعمره در آمريكاي شمالي را تاسيس كردند: Acadia، در حال حاضر در حال حاضر نوا اسكوشيا؛ و نيو فرانسه، در حال حاضر استان كبك است.
بين سال هاي ۱۷۵۵ و ۱۷۶۳، ۱۰،۰۰۰ از ۱۴۰۰۰ نفر كه در Acadia زندگي مي كردند توسط انگليس اخراج شده بودند، اما بسياري از اين تبعيد ها پس از آن در نيوبرانزويك، جزيره پرنس ادوارد و نووا اسكاتا به سر مي بردند و در آنجا دوباره به ساير اقليت هائي كه از اخراج فرار كرده بودند، . در حال حاضر در حال حاضر حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در اين سه ولايت وجود دارند كه زبان مادري آنها به زبان فرانسوي هستند كه اكثريت آنها مستقيما از آكاديا هاي اصلي هستند.

نيواورلئان در كانادا به آرامي رشد كرد و جمعيت آن ۱۳ هزار نفر در سال ۱۶۹۵ شروع شد و تا سال ۱۷۶۳ به ۷۰ هزار نفر افزايش يافت كه مستعمره انگليس شد. پس از تسخير بريتانيا در نيو فرانسه، مهاجرت از فرانسه به شدت كاهش يافت و تا آغاز قرن بيست و يكم، زماني كه مهاجرت فرانسوي در تمام اوقات بالا بود، دوباره نيافت. امروزه تعداد افرادي كه در فرانسه زندگي مي كنند در كبك زندگي مي كنند بيش از ۵٫۵ ميليون نفر است، در حالي كه مناطق غرب كويت، از انتاريو تا بريتيش كلمبيا، تقريبا ۸۰۰،۰۰۰ فرانكفوكس هستند.

با توجه به جمعيت بزرگي از ساكنان فرانسوي، مي توان با خيال راحت فرض كرد كه انجمن فرانكوفو كبك در آينده به خوبي به زندگي ادامه مي دهد، به خصوص هنگامي كه شما قوانين اخير را كه اهداف احترام به حقوق اين جوامع را در نظر مي گيرند، در نظر بگيريد. از سوي ديگر، در خارج از نيوبرانزويك و انتاريو، بقاي جوامع فرانسوي بيشتر به مراتب كمتر مشخص است. داده هاي سرشماري اخير نشان مي دهد كه در حداقل سه استان (بريتيش كلمبيا، ساسكاچوان و نيوفاندلند) جمعيت زبان فرانسوي در حال كاهش است به شدت به علت جذب اكثريت انگليسي زبانان است.

متخصصان زبان مطالعات متعددي درباره زبان فرانسه، به ويژه از دهه ۱۹۶۰، در مناطق مانند درياي نواحي، نيوفاندلند، كبك و انتاريو انجام داده اند، در هر دو مناطق روستايي و شهري، اما تاكنون چهار استان غربي نسبتا ناديده گرفته شده اند به تازگي.

به طور كلي، Acadians و سخنرانان فرانسوي و كانادايي به راحتي يكديگر را درك مي كنند، عليرغم اين واقعيت كه برخي از تفاوت هاي جزئي در نوع فرانسوي آنها صحبت مي كنند. فرانسوي Acadian كه در Maritimes و در بعضي از كبك ها صحبت مي شود، ويژگي هاي خاص آوايي خاص خود را دارد، از قبيل استفاده از واكه “u” به جاي باز “o”. همچنين با كلمات متعدد كه از مناطق فرانسه كه از آن آنها مهاجرت كردند، مناطق جنوب لور.

فرانسوي كانادايي، در حالي كه در يك منطقه وسيع جغرافيايي صحبت مي كند و تفاوت هاي منطقه اي خاصي در واژگان و تلفظ (مونترال، كبك، مركزي كبك، ساگناي لاك سنت ژان، دره اتاوا، شمال انتاريو، و غيره)، بسيار بيشتر است همگن از فرانسوي اروپايي، كه تغييرات را از منطقه به منطقه نشان مي دهد بيش از يك قلمرو كوچكتر.

زبان انگليسي يا زبان انگليسيها به عنوان زبان شناس آنها را فراخوانده است؛ همچنين تاثير زيادي بر فرانسوي هاي كانادايي گذاشت، مخصوصا در قرن نوزدهم و نيمه اول قرن بيست و يكم. در طول آن دوره، فرانسوي تحت عنوان زبان انگليسي در بسياري از بخش هاي جامعه كانادايي تحت سلطه قرار گرفت و به همين ترتيب، بسياري از واژگان و عبارات آن در سخنراني فرانسوي رايج بود.

در طول دو قرن گذشته، بسياري از خلبانان فرانسوي كانادايي – افرادي كه بر اين باورند كه حفظ خلوص فرانسوي كانادايي مهم است و احساس افتخار در داخل كشور كانادايي فرانسوي را حفظ مي كنند، از ريشه كن كردن زبان انگليس حمايت كرده اند؛ يك تلاش است كه در مناطقي از قبيل كبك، شروع به پرداخت مي كند.

 معرفي زبان مردم كانادامعرفي زبان مردم كانادا

زبان انگليسي در كانادا

اگر چه زبان انگليسي در كانادا قبل از قرن نوزدهم شنيده مي شد، نه سخنرانان كافي كافي و نه ويژگي هاي قابل توجهي در زبان وجود داشت كه بتوان آن را به هيچ عنوان غير از انگليسي انگليسي تعبير كرد. با اين حال، بين ۱۸۲۵ و ۱۸۴۶، بيش از نيمي از ميليون مهاجر به طور مستقيم از انگليس به كانادا درآمدند و در سال ۱۸۷۱ بيش از ۲ ميليون نفر در كانادا جزاير بريتانيا را به عنوان سرزمين اصلي خود فهرست كردند. اين كانادايي هاي جديد با نوعي از انگليسي هايي كه از پدر و مادرشان در ميهنشان آموخته بودند، به ارمغان آوردند و شباهت اندكي به آنچه كه اغلب به انگليسي Standard British English يا Standard English مي گويند، به ارمغان مي آورد.
به گفته كارشناسان، بعيد است كه مهاجران بريتانيايي در كانادا تحصيلات عالي داشته باشند. به اين ترتيب، آنها با “فرم مناسب” انگليسي كه با آنها به عنوان مثال، توسط فارغ التحصيلان دانشگاه آكسفورد و دانشگاه كمبريج سخن گفته نشد. در عوض آنها يك نوع “گاه به گاه” انگليسي را به كشور آوردند، اين شرايط باعث شد اقليت مهاجرين تحصيلكرده، از جمله يك خانم به نام سوزانا مودي، كه كتاب “اوجش را در بوش” (۱۸۵۲) نوشته بود، بيوگرافي در مورد مبارزاتش با زبان انگليسي كانادايي است. با اين وجود، نوع انگليسي كه در اوائل قرن نوزدهم كانادا معرفي شد، به هيچ وجه استاندارد نبود. انگليسي صحبت شد، كه اغلب از منطقه اي است كه سخنرانان از آن سخن مي گويند، مانند ايرلند، يوركشاير يا دون.

وقتي افراد به دور از ميهن خود حركت مي كنند، دو چيز به زبانشان رخ مي دهد. اول، تاثير مستقيمي بر تغييرات در دستور زبان و تلفظ در زبان پدر و مادر فرار مي كند؛ و دوم، تغييرات عمده اي در واژگان و كلمات عاميانه به وجود مي آورد تا كاربران آن بتوانند سخنراني خود را در شرايط جديد خود قرار دهند. اين قطعا موردي براي مهاجران انگليسي بود كه براي ايجاد يك زندگي جديد به كانادا آمدند.

اگر چه در تلفظ انگليسي انگليسي و كانادايي كمي متفاوت است، تفاوت هاي دستوري چند عدد است. اين به اين دليل است كه همه تغييرات عمده اي كه بر ساختار دستوري انگليس تأثير گذاشتند، در انگلستان خيلي خوب پيش رفتند تا بيشتر مردم به كانادا مهاجرت كنند.

امروزه زبان انگليسي، زبان برجسته اي است كه در كانادا صحبت مي شود، زبان اول براي تقريبا ۶۰ درصد از جمعيت است. حتي در مناطقي كه زبان فرانسه بيشتر شنيده مي شود، اكثر ساكنان مي توانند حداقل برخي از انگليسي ها صحبت كنند و تقريبا نيمي از آنها دو زبانه هستند، به اين معني كه آنها به زبان فرانسه و انگليسي مسلط هستند.

بازدید : 540
11 زمان : 1399:2

قسمت اول: معرفي زبان مردم كانادا

مردم كانادا به زبان هاي بسياري سخن مي گويند، بازتابي از تاريخ طولاني كشور و ريشه هاي استعماري باعث بوجود آمدن اين عامل شده است. از ديدگاه رسمي، كانادا يك كشور دو زبانه است كه هر دو زبان فرانسه و انگليسي به عنوان زبان هاي ملي به رسميت شناخته مي شوند، اما زبان هاي غير رسمي اي كه در اين كشور صحبت مي شود از زبان آلماني و اسپانيايي به پنجابي و چيني نيز مي رسد. اين شامل تعداد زيادي از زبان هاي مادري است كه مي تواند در سراسر كشور شنيده شود، به ويژه در شمال كانادا. بر اساس آخرين اطلاعات سرشماري، بيش از ۵۰ زبان متمايز وجود دارد و بسياري از زبانهاي بومي بيشتر در كانادا صحبت مي شوند كه به ۱۱ گروه زبان بومي طبقه بندي مي شوند. از آنها، فقط Ojibway، Inuktitut و كري توسط گروهي از سخنرانان به اندازه كافي بزرگ صحبت مي شود كه در نظر گرفته شود. زبان هاي سليشان نيز در Plateau شمال غربي استفاده مي شود، در حالي كه زبان ايروكو و زبان Algic در منطقه فرهنگي شرقي وودگلز صحبت مي شود. اگر شما قصد مهاجرت به كانادا را داريد بهتر است زبان هاي انگليسي و فرانسه را ياد داشته باشيد ، اگر علاقه مند هستيد تا بفهميد مردم كانادا به چه زبان هايي صحبت مي كنند تا انتهاي مقاله بعدي با ما همراه باشيد.

فرانسوي و انگليسي در كانادا

انگليسي و فرانسوي زبانهاي رسمي كانادا هستند و هر دو در نهادهاي دولتي فدرال استفاده مي شوند. اساسا اين بدان معني است كه عموم مردم حق ارتباط برقرار كردن و دريافت خدمات از موسسات دولتي فدرال را در زبان انگليسي يا فرانسوي دارند و كارمندان دولت فدرال مي توانند در زبان رسمي خود در زبان دو زبانه تعيين شده كار كنند .

دولت فدرال كانادا متعهد به پيشرفت برابري و وضعيت زبان انگليسي و فرانسوي در جامعه كانادايي است و حمايت از توسعه جوامع اقليت هاي زباني انگليسي و فرانسوي را پشتيباني مي كند. منشور حقوق و آزادي هاي كانادا حقوق زبان را در كانادا تعريف مي كند و قانون زبان رسمي، وظايف موسسات دولتي كانادايي را در سطح فدرال مشخص مي كند.

در حال حاضر كانادا، فرانسوي و انگليسي اول زبان يا زبان مادري ۲۳٫۲ درصد و ۵۸٫۸ درصد از جمعيت كانادايي است. با توجه به توزيع جغرافيايي، ۹۵ درصد از كساني كه در كبك زندگي مي كنند به زبان فرانسه صحبت مي كنند و ۴۵ درصد آنها دو زبانه (فرانسوي / انگليسي) هستند. اكثريت مردم در بقيه كانادا انگليسي صحبت مي كنند، و ۷٫۵ درصد مي توانند به زبان فرانسه صحبت كنند. كمربند دو زبانه اي از كانادا، كه در آن ۶۳ درصد از كانادايي هاي دو زبانه اي ساكن است، كبك، شمال شرقي انتاريو و بخش هاي اوتاوا را پوشش مي دهد. در كبك، ميزان دوزبانه در دو دهه گذشته از ۲۶ درصد به ۴۰ درصد افزايش يافته است.

تاريخ سياست دو زبانه كانادا را مي توان به قانون آمريكاي شمالي در سال ۱۸۶۷، كه به طور رسمي اجازه استفاده از زبان هاي فرانسوي و انگليسي را در جلسات پارلماني و جلسات دادگاه هاي فدرال مي دهد، پيگيري مي كند. بخش ۱۳۳ اين قانون همچنين تصريح كرد كه انگليسي ها و فرانسوي ها بايد در نشريات و پرونده هاي مجلس استفاده شوند و قوانين بايد در هر دو زبان رسمي اعمال شود.

تمبرهاي فدرال در سال ۱۹۲۷ در انگليس و فرانسه آغاز شد و در سال ۱۹۳۶، اسكناس نيز دو زبانه شد. ادارۀ ترجمه، يك نهاد فدرال در سال ۱۹۳۴ توسط قانون مجلس تشكيل شد و در سال ۱۹۵۹، ترجمه مجدد در مجلس عوام ارائه شد.

تغييرات بيشتر در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد، زماني كه پارلمان كانادا اولين قانون رسمي زبان را تصويب كرد، كه زبانهاي رسمي و فرانسوي را به عنوان زبان رسمي در همه نهادهاي فدرال مورد استفاده قرار داد. در ميان ديگر موارد، ACT اعلام كرد كه همه كانادايي ها حق دارند كه در دادگاه ها و دادگاه هاي فدرال به زبان رسمي انتخاب شوند. در نهايت، در سال ۱۹۹۷، يادداشت تفاهم بين دبيرخانه هيئت خزانه داري و ميراث كانادا، تمام ادارات را به دليل اقليت هاي رسمي زبان پاسخگو بود.

قسمت اول: معرفي زبان مردم كاناداقسمت اول: معرفي زبان مردم كانادا

زبان فرانسوي در كانادا

در قرن هفدهم، مهاجران اوليه فرانسه دومين مستعمره در آمريكاي شمالي را تاسيس كردند: Acadia، در حال حاضر در حال حاضر نوا اسكوشيا؛ و نيو فرانسه، در حال حاضر استان كبك است.
بين سال هاي ۱۷۵۵ و ۱۷۶۳، ۱۰،۰۰۰ از ۱۴۰۰۰ نفر كه در Acadia زندگي مي كردند توسط انگليس اخراج شده بودند، اما بسياري از اين تبعيد ها پس از آن در نيوبرانزويك، جزيره پرنس ادوارد و نووا اسكاتا به سر مي بردند و در آنجا دوباره به ساير اقليت هائي كه از اخراج فرار كرده بودند، . در حال حاضر در حال حاضر حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در اين سه ولايت وجود دارند كه زبان مادري آنها به زبان فرانسوي هستند كه اكثريت آنها مستقيما از آكاديا هاي اصلي هستند.

نيواورلئان در كانادا به آرامي رشد كرد و جمعيت آن ۱۳ هزار نفر در سال ۱۶۹۵ شروع شد و تا سال ۱۷۶۳ به ۷۰ هزار نفر افزايش يافت كه مستعمره انگليس شد. پس از تسخير بريتانيا در نيو فرانسه، مهاجرت از فرانسه به شدت كاهش يافت و تا آغاز قرن بيست و يكم، زماني كه مهاجرت فرانسوي در تمام اوقات بالا بود، دوباره نيافت. امروزه تعداد افرادي كه در فرانسه زندگي مي كنند در كبك زندگي مي كنند بيش از ۵٫۵ ميليون نفر است، در حالي كه مناطق غرب كويت، از انتاريو تا بريتيش كلمبيا، تقريبا ۸۰۰،۰۰۰ فرانكفوكس هستند.

با توجه به جمعيت بزرگي از ساكنان فرانسوي، مي توان با خيال راحت فرض كرد كه انجمن فرانكوفو كبك در آينده به خوبي به زندگي ادامه مي دهد، به خصوص هنگامي كه شما قوانين اخير را كه اهداف احترام به حقوق اين جوامع را در نظر مي گيرند، در نظر بگيريد. از سوي ديگر، در خارج از نيوبرانزويك و انتاريو، بقاي جوامع فرانسوي بيشتر به مراتب كمتر مشخص است. داده هاي سرشماري اخير نشان مي دهد كه در حداقل سه استان (بريتيش كلمبيا، ساسكاچوان و نيوفاندلند) جمعيت زبان فرانسوي در حال كاهش است به شدت به علت جذب اكثريت انگليسي زبانان است.

متخصصان زبان مطالعات متعددي درباره زبان فرانسه، به ويژه از دهه ۱۹۶۰، در مناطق مانند درياي نواحي، نيوفاندلند، كبك و انتاريو انجام داده اند، در هر دو مناطق روستايي و شهري، اما تاكنون چهار استان غربي نسبتا ناديده گرفته شده اند به تازگي.

به طور كلي، Acadians و سخنرانان فرانسوي و كانادايي به راحتي يكديگر را درك مي كنند، عليرغم اين واقعيت كه برخي از تفاوت هاي جزئي در نوع فرانسوي آنها صحبت مي كنند. فرانسوي Acadian كه در Maritimes و در بعضي از كبك ها صحبت مي شود، ويژگي هاي خاص آوايي خاص خود را دارد، از قبيل استفاده از واكه “u” به جاي باز “o”. همچنين با كلمات متعدد كه از مناطق فرانسه كه از آن آنها مهاجرت كردند، مناطق جنوب لور.

فرانسوي كانادايي، در حالي كه در يك منطقه وسيع جغرافيايي صحبت مي كند و تفاوت هاي منطقه اي خاصي در واژگان و تلفظ (مونترال، كبك، مركزي كبك، ساگناي لاك سنت ژان، دره اتاوا، شمال انتاريو، و غيره)، بسيار بيشتر است همگن از فرانسوي اروپايي، كه تغييرات را از منطقه به منطقه نشان مي دهد بيش از يك قلمرو كوچكتر.

زبان انگليسي يا زبان انگليسيها به عنوان زبان شناس آنها را فراخوانده است؛ همچنين تاثير زيادي بر فرانسوي هاي كانادايي گذاشت، مخصوصا در قرن نوزدهم و نيمه اول قرن بيست و يكم. در طول آن دوره، فرانسوي تحت عنوان زبان انگليسي در بسياري از بخش هاي جامعه كانادايي تحت سلطه قرار گرفت و به همين ترتيب، بسياري از واژگان و عبارات آن در سخنراني فرانسوي رايج بود.

در طول دو قرن گذشته، بسياري از خلبانان فرانسوي كانادايي – افرادي كه بر اين باورند كه حفظ خلوص فرانسوي كانادايي مهم است و احساس افتخار در داخل كشور كانادايي فرانسوي را حفظ مي كنند، از ريشه كن كردن زبان انگليس حمايت كرده اند؛ يك تلاش است كه در مناطقي از قبيل كبك، شروع به پرداخت مي كند.

 معرفي زبان مردم كانادامعرفي زبان مردم كانادا

زبان انگليسي در كانادا

اگر چه زبان انگليسي در كانادا قبل از قرن نوزدهم شنيده مي شد، نه سخنرانان كافي كافي و نه ويژگي هاي قابل توجهي در زبان وجود داشت كه بتوان آن را به هيچ عنوان غير از انگليسي انگليسي تعبير كرد. با اين حال، بين ۱۸۲۵ و ۱۸۴۶، بيش از نيمي از ميليون مهاجر به طور مستقيم از انگليس به كانادا درآمدند و در سال ۱۸۷۱ بيش از ۲ ميليون نفر در كانادا جزاير بريتانيا را به عنوان سرزمين اصلي خود فهرست كردند. اين كانادايي هاي جديد با نوعي از انگليسي هايي كه از پدر و مادرشان در ميهنشان آموخته بودند، به ارمغان آوردند و شباهت اندكي به آنچه كه اغلب به انگليسي Standard British English يا Standard English مي گويند، به ارمغان مي آورد.
به گفته كارشناسان، بعيد است كه مهاجران بريتانيايي در كانادا تحصيلات عالي داشته باشند. به اين ترتيب، آنها با “فرم مناسب” انگليسي كه با آنها به عنوان مثال، توسط فارغ التحصيلان دانشگاه آكسفورد و دانشگاه كمبريج سخن گفته نشد. در عوض آنها يك نوع “گاه به گاه” انگليسي را به كشور آوردند، اين شرايط باعث شد اقليت مهاجرين تحصيلكرده، از جمله يك خانم به نام سوزانا مودي، كه كتاب “اوجش را در بوش” (۱۸۵۲) نوشته بود، بيوگرافي در مورد مبارزاتش با زبان انگليسي كانادايي است. با اين وجود، نوع انگليسي كه در اوائل قرن نوزدهم كانادا معرفي شد، به هيچ وجه استاندارد نبود. انگليسي صحبت شد، كه اغلب از منطقه اي است كه سخنرانان از آن سخن مي گويند، مانند ايرلند، يوركشاير يا دون.

وقتي افراد به دور از ميهن خود حركت مي كنند، دو چيز به زبانشان رخ مي دهد. اول، تاثير مستقيمي بر تغييرات در دستور زبان و تلفظ در زبان پدر و مادر فرار مي كند؛ و دوم، تغييرات عمده اي در واژگان و كلمات عاميانه به وجود مي آورد تا كاربران آن بتوانند سخنراني خود را در شرايط جديد خود قرار دهند. اين قطعا موردي براي مهاجران انگليسي بود كه براي ايجاد يك زندگي جديد به كانادا آمدند.

اگر چه در تلفظ انگليسي انگليسي و كانادايي كمي متفاوت است، تفاوت هاي دستوري چند عدد است. اين به اين دليل است كه همه تغييرات عمده اي كه بر ساختار دستوري انگليس تأثير گذاشتند، در انگلستان خيلي خوب پيش رفتند تا بيشتر مردم به كانادا مهاجرت كنند.

امروزه زبان انگليسي، زبان برجسته اي است كه در كانادا صحبت مي شود، زبان اول براي تقريبا ۶۰ درصد از جمعيت است. حتي در مناطقي كه زبان فرانسه بيشتر شنيده مي شود، اكثر ساكنان مي توانند حداقل برخي از انگليسي ها صحبت كنند و تقريبا نيمي از آنها دو زبانه هستند، به اين معني كه آنها به زبان فرانسه و انگليسي مسلط هستند.

بازدید : 361
11 زمان : 1399:2

زندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيت

اگر شما قصد مهاجرت به كانادا داريد بازديد از شهر ايكالوئيت پايتخت نوناووت مي تواند يك مرز مدرن براي بازديد كنندگان باشد . اين شهر با داشتن هواي سرد ولي بسيار زيبا است .

اين يك مكان در نوناووت است كه شما مي توانيد shawarma بخوريد، يا شما مي توانيد دستور غذاي كلاسيك بدهيد. لژيون سلطنتي كانادا در اين شهر يكي از بهترين سالن هاي رقص در شمال را دارد كه داراي قدمت ۶۰ ساله است و اين شهر از لحاظ غذا و نوشيدني ها خيلي بيشتر از آن چيزي كه فكر مي كنيد را ارائه مي دهد. اگر فقط مي خواهيد در يك هتل با يك بطري شراب بمانيد و يك فيلم تماشا كنيد، مي توانيد اين كار را هم انجام دهيد – اما اگر فقط به ديدن شهر مي رويد , مي توانيد از جاهاي ديدني بازديد كنيد.

تجربيات بزرگ و كوچك

اپراتورهاي گردشگري محلي ارائه طيف گسترده اي از خدمات، و در حالي كه تابستان در اينجا فوق العاده است – پياده روي و ماهيگيري در Sylvia Grinnell پارك حياط در لبه شهرستان – ايكالوئيت در زمستان بهشت بهشت برفي است.

علاوه بر مشاهده آئورورا و ماهيگيري يخي (دو گزينه فوق العاده براي كساني كه از شمال به شمال) هستند، سازندگان محلي سگ هاي برقي، تورهاي برفي، كارگاه هاي ساخت آگول، اسكي و تفريحات اسنواش را در منطقه پشت صحنه ارائه مي دهند. شما مي توانيد در برخي از تجربيات كاملا قطعي قطب شمال در يك شهر بزرگ، همه در ميان چشم انداز چشمگير تاندرا جزيره بافين، خيلي راحت را در يك لحظه بسته كنيد و اگر احساس كنيد كه پس از يك آبجو سزاوار (و انجام مي دهيد)، زندگي شبانه شهر خيلي براي غذا، نوشيدن و موسيقي محلي ارائه مي شود.

اگر شما محتوا را فقط به سرگردان در اطراف، موزه شهر و بازديد كنندگان مركز هر دو ارزش بازديد براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد ايكالوئيت و فرهنگ نوناووت . شما ممكن است هنر و سوغاتي در آنجا پيدا كنيد، اما اگر هنوز به دنبال چيزي براي رفتن به خانه هستيد، مي توانيد وقت خود را صرف بررسي فروشگاه هاي چندگانه كنيد كه از بهترين هنرهاي زيبا در نوناووت – حكاكي، چاپ و پوشاك ساخته شده از مهر و موم است.

زندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيتزندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيت

مي دانيد كه كجا هستي

در حقيقت تاريخي در ايقاليت وجود دارد، تا مطمئن شويد. گنبد سفيد، بقيه عمليات خط دفاعي زودهنگام (DEW) خطوطي كه در طول جنگ سرد در سراسر قطب شمال گسترش يافت، براي هشدار دادن به بمب افكن هاي شوروي سابق، از شهر قابل مشاهده است. پيشاپيش شركت خليج فارس قديمي هادسون هنوز در حومه آپكس نشسته است. شما مي توانيد از اين خودتان بازديد كنيد يا تور گشت و گذار را به صورت محلي ارائه كنيد، كه همچنين شما را به برخي مواقع ضروري و فروشگاه هاي بوتيك سوار مي كند.

با اين حال، حوادث عجيب و غريب در تاريخ اين اماكن، در نزديكي دهانه خليج فاربيشير قرار دارند. در حالي كه احتمالا شانس بازديد از آن را نخواهيد يافت، ارزش اين را دارد كه داستان را بدانيد.

خليج فاربيشير

نام قبيله ايكالويت و نام پايدار خليج كه در آن قرار دارد – به خاطر مارتين فريبيشر، مهاجر بريتانيايي كه توسط ملكه اليزابت براي بررسي و استفاده از مواد معدني براي امپراطوري خود در سال ۱۵۷۶ شروع به كار كرد، به نام “مارتين فريبيشر” يك قهرمان و يك دزد دريايي، Frobisher هيچ دوستي به Inuit بود. در طول سه سفر او به خليج فارس، او ابتدا در معرض فروش قرار گرفت و سپس Inuit را به قتل رساند و در خارج از كشور به سر مي برد و سپس در سرزمين هاي خارجي جان خود را از دست مي داد. در سال ۱۵۷۸، فريبيشر به انگلستان با ۱۱۰۰ تن سنگ معدن غيرقابل بازگشت بازگشت و مقدار زيادي از خون را كه توسط دو طرف فرو ريخته بود، كنار گذاشت.

سه سال پس از آن، چارلز فرانسيس سالن در سال ۱۸۶۱-۶۲ به قطب شمال رفت و سعي كرد تا سرنوشت هژموني از دست رفته سفر سر جان فرانكلين را بيابد. در سفرهاي خود، از خليج فبريسبور بازديد كرد و در مسير اصلي خود، كشف تاريخي قابل توجهي را به نمايش گذاشت. Inuit كه او ملاقات كرد او را به محل به نام Kodlunarn جزيره – در Inuktitut امروز، احتمالا Qallunaan يا جزيره سفيد مرد – در نزديكي دهانه خليج. وي با اشاره به حقيقت شگفت انگيز سنت شفاهي اينويت، رهبران او توانستند جزئيات و جزئيات مارتين فريبيشر و خدمه او را از اين، سرچشمه اصلي خود، به گونه اي شبيه به هفته گذشته نشان دهند.

عبارات رايج (براي شجاعان)

اگر شما نميتوانيد زبان خود را در اطراف اين كلمات قرار دهيد نااميد نشويد. زبانهاي اينويت براي شروع يادگيري دشوار است. اكثر افرادي كه با آنها روبرو ميشويد، انگليسي را مي دانند، اما اگر ميخواهيد سعي كنيد، شمال يك مكان استقبال است و شما مي توانيد بسياري از مردم خوشحال خواهند شد كه زبان محلي را يك ضربه مي زنيد. (فقط بخاطر شكستن شكار فقط از خواب بيدار شوم.

بازدید : 340
11 زمان : 1399:2

زندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيت

اگر شما قصد مهاجرت به كانادا داريد بازديد از شهر ايكالوئيت پايتخت نوناووت مي تواند يك مرز مدرن براي بازديد كنندگان باشد . اين شهر با داشتن هواي سرد ولي بسيار زيبا است .

اين يك مكان در نوناووت است كه شما مي توانيد shawarma بخوريد، يا شما مي توانيد دستور غذاي كلاسيك بدهيد. لژيون سلطنتي كانادا در اين شهر يكي از بهترين سالن هاي رقص در شمال را دارد كه داراي قدمت ۶۰ ساله است و اين شهر از لحاظ غذا و نوشيدني ها خيلي بيشتر از آن چيزي كه فكر مي كنيد را ارائه مي دهد. اگر فقط مي خواهيد در يك هتل با يك بطري شراب بمانيد و يك فيلم تماشا كنيد، مي توانيد اين كار را هم انجام دهيد – اما اگر فقط به ديدن شهر مي رويد , مي توانيد از جاهاي ديدني بازديد كنيد.

تجربيات بزرگ و كوچك

اپراتورهاي گردشگري محلي ارائه طيف گسترده اي از خدمات، و در حالي كه تابستان در اينجا فوق العاده است – پياده روي و ماهيگيري در Sylvia Grinnell پارك حياط در لبه شهرستان – ايكالوئيت در زمستان بهشت بهشت برفي است.

علاوه بر مشاهده آئورورا و ماهيگيري يخي (دو گزينه فوق العاده براي كساني كه از شمال به شمال) هستند، سازندگان محلي سگ هاي برقي، تورهاي برفي، كارگاه هاي ساخت آگول، اسكي و تفريحات اسنواش را در منطقه پشت صحنه ارائه مي دهند. شما مي توانيد در برخي از تجربيات كاملا قطعي قطب شمال در يك شهر بزرگ، همه در ميان چشم انداز چشمگير تاندرا جزيره بافين، خيلي راحت را در يك لحظه بسته كنيد و اگر احساس كنيد كه پس از يك آبجو سزاوار (و انجام مي دهيد)، زندگي شبانه شهر خيلي براي غذا، نوشيدن و موسيقي محلي ارائه مي شود.

اگر شما محتوا را فقط به سرگردان در اطراف، موزه شهر و بازديد كنندگان مركز هر دو ارزش بازديد براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد ايكالوئيت و فرهنگ نوناووت . شما ممكن است هنر و سوغاتي در آنجا پيدا كنيد، اما اگر هنوز به دنبال چيزي براي رفتن به خانه هستيد، مي توانيد وقت خود را صرف بررسي فروشگاه هاي چندگانه كنيد كه از بهترين هنرهاي زيبا در نوناووت – حكاكي، چاپ و پوشاك ساخته شده از مهر و موم است.

زندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيتزندگي رويايي در پايتخت ايالت نوناووت شهر ايكالوئيت

مي دانيد كه كجا هستي

در حقيقت تاريخي در ايقاليت وجود دارد، تا مطمئن شويد. گنبد سفيد، بقيه عمليات خط دفاعي زودهنگام (DEW) خطوطي كه در طول جنگ سرد در سراسر قطب شمال گسترش يافت، براي هشدار دادن به بمب افكن هاي شوروي سابق، از شهر قابل مشاهده است. پيشاپيش شركت خليج فارس قديمي هادسون هنوز در حومه آپكس نشسته است. شما مي توانيد از اين خودتان بازديد كنيد يا تور گشت و گذار را به صورت محلي ارائه كنيد، كه همچنين شما را به برخي مواقع ضروري و فروشگاه هاي بوتيك سوار مي كند.

با اين حال، حوادث عجيب و غريب در تاريخ اين اماكن، در نزديكي دهانه خليج فاربيشير قرار دارند. در حالي كه احتمالا شانس بازديد از آن را نخواهيد يافت، ارزش اين را دارد كه داستان را بدانيد.

خليج فاربيشير

نام قبيله ايكالويت و نام پايدار خليج كه در آن قرار دارد – به خاطر مارتين فريبيشر، مهاجر بريتانيايي كه توسط ملكه اليزابت براي بررسي و استفاده از مواد معدني براي امپراطوري خود در سال ۱۵۷۶ شروع به كار كرد، به نام “مارتين فريبيشر” يك قهرمان و يك دزد دريايي، Frobisher هيچ دوستي به Inuit بود. در طول سه سفر او به خليج فارس، او ابتدا در معرض فروش قرار گرفت و سپس Inuit را به قتل رساند و در خارج از كشور به سر مي برد و سپس در سرزمين هاي خارجي جان خود را از دست مي داد. در سال ۱۵۷۸، فريبيشر به انگلستان با ۱۱۰۰ تن سنگ معدن غيرقابل بازگشت بازگشت و مقدار زيادي از خون را كه توسط دو طرف فرو ريخته بود، كنار گذاشت.

سه سال پس از آن، چارلز فرانسيس سالن در سال ۱۸۶۱-۶۲ به قطب شمال رفت و سعي كرد تا سرنوشت هژموني از دست رفته سفر سر جان فرانكلين را بيابد. در سفرهاي خود، از خليج فبريسبور بازديد كرد و در مسير اصلي خود، كشف تاريخي قابل توجهي را به نمايش گذاشت. Inuit كه او ملاقات كرد او را به محل به نام Kodlunarn جزيره – در Inuktitut امروز، احتمالا Qallunaan يا جزيره سفيد مرد – در نزديكي دهانه خليج. وي با اشاره به حقيقت شگفت انگيز سنت شفاهي اينويت، رهبران او توانستند جزئيات و جزئيات مارتين فريبيشر و خدمه او را از اين، سرچشمه اصلي خود، به گونه اي شبيه به هفته گذشته نشان دهند.

عبارات رايج (براي شجاعان)

اگر شما نميتوانيد زبان خود را در اطراف اين كلمات قرار دهيد نااميد نشويد. زبانهاي اينويت براي شروع يادگيري دشوار است. اكثر افرادي كه با آنها روبرو ميشويد، انگليسي را مي دانند، اما اگر ميخواهيد سعي كنيد، شمال يك مكان استقبال است و شما مي توانيد بسياري از مردم خوشحال خواهند شد كه زبان محلي را يك ضربه مي زنيد. (فقط بخاطر شكستن شكار فقط از خواب بيدار شوم.

بازدید : 366
11 زمان : 1399:2

يونوليت ها يا استايروفوم ها

يونوليت ها همان پلي استايرن هاي انبساطي يا EPS هستند كه در برخي كشورها به نام استايروفوم يا پلاستوفوم نيز شناخته مي شوند. امروزه از اين مواد استفاده هاي بسيار زيادي مي شود بلكه هر روز بر كاربرد هاي آن ها نيز افزوده مي شود. در اين مقاله به بررسي برخي از پروژه ها كه در آن ها از يونوليت ها و يا استايروفوم ها استفاده شده است، مي پردازيم.

EPS عايق الكتريكي با كارايي بالا براي زمستان هاي سرد

يكي از شهروندان كشور سرد مونتانا، قصد داشت كه سقف خانه اش را براي زمستان سرد مونتانا، عايق كند. او اين كار را با استفاده از يونوليت ها انجام داد. يونوليت مورد استفاده ي او با ضخامت ۱۱ بود. از اين نوع EPS براي عايق تمام خانه به جز پنجره ها و درها استفاده كرد. جالب است بدانيد كه در تمام اين خانه از هيچ بتني استاده نشده است و از سيستم پايه چوب براي ساخت زيرزمين و يك طبقه آن استفاده شده است. اين كار او، با استفاده از چوب و يونوليت ها، موجب شده است كه از اتلاف انرژي به شكل بسيار خوبي جلوگيري شود و بهره وري انرژي بالاتر شود.

عايق بندي سقف ساختمان هاي فلزي با استفاده از يونوليت ها

ارزان ترين راه براي عايق بندي سقف يك ساختمان فلزي، عايق پلي استايرن است.EPS با تراكم اسمي يك پوند در هر فوت مكعب، مقرون به صرفه ترين ارزش R موجود است. استفاده از استايروفوم ها در عايق بندي سقف هاي فلزي، باعث شده است كه علاوه بر نصب آسان آن، رنگ سفيد آن فضاي داخلي را روشن تر نمايد.

EPS براي عايق كردن سقف، ديوار ساختمان هاي فلزي و ميله هاي پلاستيكي استفاده مي شود. پانل ها در ضخامت هاي مختلفي وجود دارند و داراي R متفاوتي هستند. همچنين ابعاد آن ها را مي توان مطابق با تيرچه ها دقيقا در آورد.

استايروفوم يك عايق اقتصادي براي كف هاي تابشي

يكي از انواع يونوليت به نام EPS 2 يك عايق اقتصادي براي كف هاي تابشي است.EPS 2 (چگالي ۲ ميلي متر)، داراي مقدار R 4.35 در هر اينچ است، بنابراين يك پانل ضخيم ۲٫۳ اينچ است كه R-Value 10 را فراهم مي كند. EPS معمولا ارزان تر از پلي استايرن اكسترود شده است و داراي مقاومت فشاري مشابه است. يونوليت ها انواع ديگري نيز دارند مانند يونوليت ورقي يا يونوليت بسته بندي كه كاربرد آن مشخص است.

استفاده از استايروفوم ها در سقف هاي كاذب

EPS22 Geofoam نوعي ديگر از انواع استايروفوم است كه در واقع يك سقف كاذب عايق است.

بازدید : 423
11 زمان : 1399:2

يونوليت ها همان پلي استايرن هاي انبساطي يا EPS هستند كه در برخي كشورها به نام استايروفوم يا پلاستوفوم نيز شناخته مي شوند. امروزه از اين مواد استفاده هاي بسيار زيادي مي شود بلكه هر روز بر كاربرد هاي آن ها نيز افزوده مي شود. در اين مقاله به بررسي برخي از پروژه ها كه در آن ها از يونوليت ها و يا استايروفوم ها استفاده شده است، مي پردازيم.

EPS عايق الكتريكي با كارايي بالا براي زمستان هاي سرد

يكي از شهروندان كشور سرد مونتانا، قصد داشت كه سقف خانه اش را براي زمستان سرد مونتانا، عايق كند. او اين كار را با استفاده از يونوليت ها انجام داد. يونوليت مورد استفاده ي او با ضخامت ۱۱ بود. از اين نوع EPS براي عايق تمام خانه به جز پنجره ها و درها استفاده كرد. جالب است بدانيد كه در تمام اين خانه از هيچ بتني استاده نشده است و از سيستم پايه چوب براي ساخت زيرزمين و يك طبقه آن استفاده شده است. اين كار او، با استفاده از چوب و يونوليت ها، موجب شده است كه از اتلاف انرژي به شكل بسيار خوبي جلوگيري شود و بهره وري انرژي بالاتر شود.

عايق بندي سقف ساختمان هاي فلزي با استفاده از يونوليت ها

ارزان ترين راه براي عايق بندي سقف يك ساختمان فلزي، عايق پلي استايرن است.EPS با تراكم اسمي يك پوند در هر فوت مكعب، مقرون به صرفه ترين ارزش R موجود است. استفاده از استايروفوم ها در عايق بندي سقف هاي فلزي، باعث شده است كه علاوه بر نصب آسان آن، رنگ سفيد آن فضاي داخلي را روشن تر نمايد.

EPS براي عايق كردن سقف، ديوار ساختمان هاي فلزي و ميله هاي پلاستيكي استفاده مي شود. پانل ها در ضخامت هاي مختلفي وجود دارند و داراي R متفاوتي هستند. همچنين ابعاد آن ها را مي توان مطابق با تيرچه ها دقيقا در آورد.

استايروفوم يك عايق اقتصادي براي كف هاي تابشي

يكي از انواع يونوليت به نام EPS 2 يك عايق اقتصادي براي كف هاي تابشي است.EPS 2 (چگالي ۲ ميلي متر)، داراي مقدار R 4.35 در هر اينچ است، بنابراين يك پانل ضخيم ۲٫۳ اينچ است كه R-Value 10 را فراهم مي كند. EPS معمولا ارزان تر از پلي استايرن اكسترود شده است و داراي مقاومت فشاري مشابه است. يونوليت ها انواع ديگري نيز دارند مانند يونوليت ورقي يا يونوليت بسته بندي كه كاربرد آن مشخص است.

استفاده از استايروفوم ها در سقف هاي كاذب

EPS22 Geofoam نوعي ديگر از انواع استايروفوم است كه در واقع يك سقف كاذب عايق است.

بازدید : 325
11 زمان : 1399:2

در حالي كه مقامات وزارت خارجه ايران اقدام سخت تر عليه لهستان را منوط به اخبار جديد تر از لهستان كرده اند به نظر مي رسد ورشو در صدد توجيه رفتار خود است.

نشست ضد ايراني ۵۰ وزير امور خارجه براي فشار بر ايران

اخبار سياسي پايشگر-در حالي كه مقامات وزارت خارجه ايران اقدام سخت تر عليه لهستان را منوط به اخبار جديد تر از لهستان كرده اند به نظر مي رسد ورشو در صدد توجيه رفتار خود است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پايشگر، به نظر مي رسد امريكا تلاش ميكند اين نشست را در سطح وزاري خارجه برگزار كند و بيش از هر چيز دستور كار جلسه در مورد ايران است. ترامپ و تيم او پس از شكست هاي مختلف در ايجاد نمايشي براي قرار دادن ايران در يك وضعيت بغرنج حالا دست به كار جديدي زده اند. رئيس جمهور امريكا حتي خود بر صندلي رياست شوراي امنيت نشست تا با خواندن يك متن بر عليه ايران، ديگر كشورها را نيز به چنين روندي مجبور كند، اما اين مسئله اتفاق نيفتاد.
يكي از دعوت شدگان به نشست ورشو لاوروف وزير خارجه روسيه است. «سرگئي لاوروف» گفته است اگر چه مسكو دعوتنامه حضور در كنفرانسي ضدايراني را كه آمريكا در لهستان برگزار مي‌كند، دريافت كرده اما معتقد است كه اين نشست نخواهد توانست مشكلات منطقه‌اي را حل كند.
ابتداي جريان بر مي گردد به «مايك پامپئو» وزير امور خارجه آمريكا كه پيشتر در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي آمريكايي گفته بود، واشنگتن در نظر دارد نشستي بين‌المللي را با محوريت «ثبات در خاورميانه» در تاريخ ۱۳ و ۱۴ فوريه (۲۴ و ۲۵ بهمن‌ماه) در ورشو پايتخت لهستان برگزار كند.
وزير خارجه آمريكا با تأكيد بر اينكه اين يك نشست ضدايراني است، گفته بود، ده‌ها كشور از مناطق مختلف جهان را براي حضور در اين نشست گردهم خواهد آورد.
برگزاري اين نشست ضدايراني با واكنش‌هاي مختلفي روبرو شده است و بعضي كارشناسان آن را يك نشست از پيش شكست خورده اعلام كرده‌اند.
وزير امور خارجه روسيه كه روز گذشته كنفرانس خبري سالانه خود را با تمركز بر تشريح سياسيت‌ها و رويكردهاي مسكو در سال جاري ميلادي برگزار مي‌كرد، گفت: «ما دعوتنامه اين نشست را دريافت كرده‌ايم. علاوه بر اين دستور كار اين نشست نيز به دست ما رسيده كه عمدتا شامل گفت‌وگو درباره درگيري‌ها در سوريه، يمن و مسائل مربوط به برنامه موشكي ايران و همچنين اقدامات ايران در منطقه مي‌شود».
وي در ادامه تأكيد كرد: «به نظر مي‌رسد كه كل برنامه اين نشست به منظور پيشبرد رويكردهاي آمريكا براي مقابله با ايران در منطقه طراحي شده است. موضع رسمي ايالات متحده رسما اعلام شده و اين نشست در ورشو نيز به طور مشخص با هدف دستيابي به اين هدف برگزار مي‌شود».
وزير خارجه روسيه فاش كرده است: «در متن دعوتنامه نيز صراحتا اعلام شده كه سند پاياني نشست را آمريكا و لهستان بدون حضور احتمالي ديگر كشورها تنظيم و تصويب خواهند كرد. اين روند معمول در مسائل بين‌المللي نيست.»
لاوروف در ادامه تصريح كرد: «با تمام احترامي كه براي لهستان قائلم، به نظر مي رسد كه اين نشست قصد دارد حدود ۵۰ وزير خارجه كشورهاي مختلف جهان را گرد هم آورد تا صرفا بر روند تصويب سندي كه آمريكا و لهستان آن را تنظيم كرده‌اند، نظارت داشته باشند. با توجه به تمام اين مسائل، ترديد بسياري وجود دارد كه چنين نشستي بتواند نقشي سازنده در حل مشكلات و مسائل منطقه خاورميانه ايفا كند».
يكي ديگر از دعوت شدگان موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا ست كه از افراد حامي برجام است. اما او گفته است در اين نشست شركت نمي كند. دليل عدم حضور فدريكا موگريني در نشست ضدايراني ورشو تداخل اين برنامه با ديداري ديگر است. او گفت: در اين كنفرانس شركت نمي كنم زيرا در آن زمان برنامه سفر تاييد شده اي از قبل دارم ولي هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه نهادهاي اتحاديه اروپا در برخي از موارد اين كنفرانس حضور خواهند داشت.
او اضافه كرد: «اهداف و انتظارات ما اين خواهد بود كه (شركت كنندگان در كنفرانس) بر چگونگي تضمين صلح، ثبات، امنيت در خاورميانه تمركز خواهند داشت. البته موضع اتحاديه اروپا در مورد اين موضوع مشخص است، بنابراين اميدوار هستم كه در طول گفتگوها طرف لهستاني و ديگر شركت كنندگان در اين كنفرانس با اتحاديه اروپا روي آن به اشتراك برسند.
پس از مواضع شكل گرفته در مورد اين نشست مخصوصا از سوي مقاما ت ايراني، اين سوال در برخي رسانه هاي لهستان شكا گرفته است كه آيا ايران، لهستان را دشمن خود مي داند.
وب سايت “جمهوري Rzeczpospspolita لهستان با طرح كردن اين سوال از قول مسعود ادريسي كرمانشاهي سفير جمهوري اسلامي ايران در اين كشور آورده است: ما لهستان را دشمن خود نمي دانيم، اما ما مي گوييم لهستان تحت تاثير سياست خاورميانه كاخ سفيد است. ما تصميم گيري و مشاركت دولت شما در خصوص ميزباني اين كنفرانس (ضد ايراني ) در ورشو را به عنوان يك اشتباه و آن را غير قابل قبول در نظر مي گيريم.
ما قرن ها روابط صميمانه و دوستانه با لهستان داشتيم و تصميم برگزاري اين نشست ضد ايراني روابط متقابل ما را به خطر مي اندازد
– نتيجه اين كنفرانس مطمئنا مثبت نخواهد بود. نتيجه اين نشست نيز به مانند جلسات مشابه شسكت خورده در گذشته خواهد بود. اما خاطرات ناخوشايندي در جامعه ايران از اين عمل لهستان در يادها خواهد ماند.

بازدید : 325
11 زمان : 1399:2

در حالي كه مقامات وزارت خارجه ايران اقدام سخت تر عليه لهستان را منوط به اخبار جديد تر از لهستان كرده اند به نظر مي رسد ورشو در صدد توجيه رفتار خود است.

نشست ضد ايراني ۵۰ وزير امور خارجه براي فشار بر ايران

اخبار سياسي پايشگر-در حالي كه مقامات وزارت خارجه ايران اقدام سخت تر عليه لهستان را منوط به اخبار جديد تر از لهستان كرده اند به نظر مي رسد ورشو در صدد توجيه رفتار خود است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پايشگر، به نظر مي رسد امريكا تلاش ميكند اين نشست را در سطح وزاري خارجه برگزار كند و بيش از هر چيز دستور كار جلسه در مورد ايران است. ترامپ و تيم او پس از شكست هاي مختلف در ايجاد نمايشي براي قرار دادن ايران در يك وضعيت بغرنج حالا دست به كار جديدي زده اند. رئيس جمهور امريكا حتي خود بر صندلي رياست شوراي امنيت نشست تا با خواندن يك متن بر عليه ايران، ديگر كشورها را نيز به چنين روندي مجبور كند، اما اين مسئله اتفاق نيفتاد.
يكي از دعوت شدگان به نشست ورشو لاوروف وزير خارجه روسيه است. «سرگئي لاوروف» گفته است اگر چه مسكو دعوتنامه حضور در كنفرانسي ضدايراني را كه آمريكا در لهستان برگزار مي‌كند، دريافت كرده اما معتقد است كه اين نشست نخواهد توانست مشكلات منطقه‌اي را حل كند.
ابتداي جريان بر مي گردد به «مايك پامپئو» وزير امور خارجه آمريكا كه پيشتر در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي آمريكايي گفته بود، واشنگتن در نظر دارد نشستي بين‌المللي را با محوريت «ثبات در خاورميانه» در تاريخ ۱۳ و ۱۴ فوريه (۲۴ و ۲۵ بهمن‌ماه) در ورشو پايتخت لهستان برگزار كند.
وزير خارجه آمريكا با تأكيد بر اينكه اين يك نشست ضدايراني است، گفته بود، ده‌ها كشور از مناطق مختلف جهان را براي حضور در اين نشست گردهم خواهد آورد.
برگزاري اين نشست ضدايراني با واكنش‌هاي مختلفي روبرو شده است و بعضي كارشناسان آن را يك نشست از پيش شكست خورده اعلام كرده‌اند.
وزير امور خارجه روسيه كه روز گذشته كنفرانس خبري سالانه خود را با تمركز بر تشريح سياسيت‌ها و رويكردهاي مسكو در سال جاري ميلادي برگزار مي‌كرد، گفت: «ما دعوتنامه اين نشست را دريافت كرده‌ايم. علاوه بر اين دستور كار اين نشست نيز به دست ما رسيده كه عمدتا شامل گفت‌وگو درباره درگيري‌ها در سوريه، يمن و مسائل مربوط به برنامه موشكي ايران و همچنين اقدامات ايران در منطقه مي‌شود».
وي در ادامه تأكيد كرد: «به نظر مي‌رسد كه كل برنامه اين نشست به منظور پيشبرد رويكردهاي آمريكا براي مقابله با ايران در منطقه طراحي شده است. موضع رسمي ايالات متحده رسما اعلام شده و اين نشست در ورشو نيز به طور مشخص با هدف دستيابي به اين هدف برگزار مي‌شود».
وزير خارجه روسيه فاش كرده است: «در متن دعوتنامه نيز صراحتا اعلام شده كه سند پاياني نشست را آمريكا و لهستان بدون حضور احتمالي ديگر كشورها تنظيم و تصويب خواهند كرد. اين روند معمول در مسائل بين‌المللي نيست.»
لاوروف در ادامه تصريح كرد: «با تمام احترامي كه براي لهستان قائلم، به نظر مي رسد كه اين نشست قصد دارد حدود ۵۰ وزير خارجه كشورهاي مختلف جهان را گرد هم آورد تا صرفا بر روند تصويب سندي كه آمريكا و لهستان آن را تنظيم كرده‌اند، نظارت داشته باشند. با توجه به تمام اين مسائل، ترديد بسياري وجود دارد كه چنين نشستي بتواند نقشي سازنده در حل مشكلات و مسائل منطقه خاورميانه ايفا كند».
يكي ديگر از دعوت شدگان موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا ست كه از افراد حامي برجام است. اما او گفته است در اين نشست شركت نمي كند. دليل عدم حضور فدريكا موگريني در نشست ضدايراني ورشو تداخل اين برنامه با ديداري ديگر است. او گفت: در اين كنفرانس شركت نمي كنم زيرا در آن زمان برنامه سفر تاييد شده اي از قبل دارم ولي هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه نهادهاي اتحاديه اروپا در برخي از موارد اين كنفرانس حضور خواهند داشت.
او اضافه كرد: «اهداف و انتظارات ما اين خواهد بود كه (شركت كنندگان در كنفرانس) بر چگونگي تضمين صلح، ثبات، امنيت در خاورميانه تمركز خواهند داشت. البته موضع اتحاديه اروپا در مورد اين موضوع مشخص است، بنابراين اميدوار هستم كه در طول گفتگوها طرف لهستاني و ديگر شركت كنندگان در اين كنفرانس با اتحاديه اروپا روي آن به اشتراك برسند.
پس از مواضع شكل گرفته در مورد اين نشست مخصوصا از سوي مقاما ت ايراني، اين سوال در برخي رسانه هاي لهستان شكا گرفته است كه آيا ايران، لهستان را دشمن خود مي داند.
وب سايت “جمهوري Rzeczpospspolita لهستان با طرح كردن اين سوال از قول مسعود ادريسي كرمانشاهي سفير جمهوري اسلامي ايران در اين كشور آورده است: ما لهستان را دشمن خود نمي دانيم، اما ما مي گوييم لهستان تحت تاثير سياست خاورميانه كاخ سفيد است. ما تصميم گيري و مشاركت دولت شما در خصوص ميزباني اين كنفرانس (ضد ايراني ) در ورشو را به عنوان يك اشتباه و آن را غير قابل قبول در نظر مي گيريم.
ما قرن ها روابط صميمانه و دوستانه با لهستان داشتيم و تصميم برگزاري اين نشست ضد ايراني روابط متقابل ما را به خطر مي اندازد
– نتيجه اين كنفرانس مطمئنا مثبت نخواهد بود. نتيجه اين نشست نيز به مانند جلسات مشابه شسكت خورده در گذشته خواهد بود. اما خاطرات ناخوشايندي در جامعه ايران از اين عمل لهستان در يادها خواهد ماند.

بازدید : 333
11 زمان : 1399:2

جشن بزرگداشت براي هنرستاني كه صد سال سن دارد

جشن بزرگداشت براي هنرستاني كه صد سال سن دارد

اخبار فرهنگي و هنري پايشگر- مراسم نكوداشت يكصدمين سال تاسيس هنرستان موسيقي روز پنجشنبه بيست و هفتم دي ماه با حضور تعدادي از هنرمندان و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تالار وحدت تهران برگزارشد.

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پايشگر، مراسم نكوداشت اصلي يكصدمين سال تاسيس هنرستان موسيقي تهران روز پنجشنبه بيست و هفتم دي ماه با حضور تعدادي از هنرمندان و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تالار وحدت تهران برگزارشد.

با برگزاري اين جشن وارد دنياي جديدي از موسيقي ايران شديم

سيد عباس صالحي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ابتداي اين برنامه ضمن قدرداني از برگزاري جشن صدسالگي هنرستان موسيقي تهران گفت: خوشحالم كه امروز در جشن صدمين سالگي هنرستان موسيقي خدمت شما خانم‌ها و آقايان اهل موسيقي هستم. صد سالگي طعمي دارد از مانايي، پايايي و جاودانگي. صد سالگي بوي ماندن و جاودانه ماندن را دارد و اين صد سالگي تقارني با چهل سالگي انقلاب اسلامي پيدا كرده كه اميدوارم پختگي لازم را به همراه داشته باشد.

وي ادامه داد: به هر حال موسيقي در ايران با لايه‌ها و شاخه‌هاي مختلفي ياد مي‌شود. ما عمق رد پاي موسيقي ايراني را از دوران اساطيري و تاريخ بشر تا عصر ساساني باربد و نكيساها و تا دوره‌هاي معاصر مي‌بينيم. موسيقي به عمق تاريخ ايران راه دارد. موسيقي ايراني از لحاظ گستره جغرافيايي با ترنم موسيقي هم‌نواست و هيچ وجبي از خاك ايران نيست كه طعم موسيقي را نداشته باشد. موسيقي ايراني در دامنه وسيعي از طبقات ايران زمين بوده است. موسيقي ايراني هيچ گاه مخصوص يك طبقه نبوده و نيست و ما ديده‌ايم كه از طبقات مرفه و عامه مردم هر يك به گونه‌اي با موسيقي حشر و نشر داشته و دارند.

وزير ارشاد افزود: اين عمق و گستره موسيقي ايراني بخشي از هويت ايراني است. البته در معنا نيز، موسيقي ايراني ويژگي‌هايي دارد كه نبايد آن را دست كم گرفت. به اعتقاد من موسيقي و شعر دو بال هويت ايران هستند كه همواره در كنار هم حركت كرده و مي‌كنند. موسيقي ايراني موسيقي است كه عواطف ناب انساني را واگويه كرده و مي‌كند. موسيقي ايراني نمايه‌اي از تعالي معنوي انسان دارد و در نهايت اينكه روح شرقي در موسيقي ايراني تجلي دارد.

وي تأكيد كرد: به هر صورت خوشحاليم كه امروز صدمين سال هنرستان موسيقي را جشن مي‌گيريم و خوشحاليم كه ايران مي‌ماند. ما اميدواريم هزارمين سالگرد اين نهادها را در كنار هم داشته باشيم و جشن بگيريم. به همين سبب من از همكارانم قدرداني مي كنم كه اين فرصت را رقم زدند تا در پرتو صدمين سال هنرستان موسيقي تاريخ شفاهي اين هنرستان ثبت شود و مقدمه‌اي باشد براي ورود به دوره جديدي از هنر موسيقي ايراني.

تجليل از قديمي‌ترين‌هاي هنرستان موسيقي

پس از صحبت‌هاي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در حضور وي، سيدمحمد مجتبي حسيني معاون هنري وزير فرهنگ ارشاد اسلامي، لوريس چكناواريان، فرهاد فخرالديني، حسن رياحي و احمد مسجد جامعي از داود جعفري اميد نوازنده ويولنسل، احمد حق كردار در رشته آهنگسازي نظامي و امير اشرف آريانپور به‌عنوان قديمي‌ترين هنرجويان و محمد اسماعيلي نوازنده تمبك، رحمت افشار نوازنده كلارينت و مينا افتاده نوازنده سنتور به عنوان پرسابقه ترين استادان هنرستان موسيقي تهران قدرداني شد.

قدرداني تعدادي از مديران قديمي هنرستان موسيقي از جمله غلامحسين فخيمي‌كيا، پروين‌دخت اشتهاردي و مليحه سعيدي در حضور معاون هنري وزير ارشاد و لوريس چكناواريان و نيز قدرداني از فرهاد فخرالديني به‌عنوان اولين فارغ‌التحصيل هنرستان عالي موسيقي بخش بعدي مراسم را تشكيل مي داد.

اجراي سرود ملي جمهوري اسلامي ايران با همراهي گروه كر هنرستان موسيقي، پخش فيلمي مستند از فارغ التحصيلان سال‌هاي مختلف هنرستان موسيقي تهران، اجراي دو نوازي سنتور و تمبك سعيد ثابت و محمد اسماعيلي، اجراي اركستر سازهاي بادي تهران به رهبري جاويد مجلسي، پخش كليپي از فرآيند برگزاري ويژه برنامه هاي جشن صد سالگي هنرستان موسيقي، اجراي چند قطعه موسيقي ايراني به سرپرستي علي پژوهشگر، رونمايي از تمبر و كتاب صد سالگي هنرستان موسيقي توسط تقي ضرابي رييس هيات مديره خانه موسيقي و تعدادي از معاونان وزير ارشاد، اجراي اركستر مشترك هنرستان هاي موسيقي دختران و پسران به رهبري سهراب كاشف، بريدن نمادين كيك تولد جشن صد سالگي توسط از جمله بخش‌هاي مختلف اين مراسم با اجراي نيما رئيسي بود.

تعداد صفحات : 58

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 584
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 68
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 138
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 668
  • بازدید ماه : 392
  • بازدید سال : 4891
  • بازدید کلی : 211909
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی