در مورد ماشين حساب علم حسابداري بايد گفت درواقع حسابداري دانشي است كه موضوعش فهم رويدادهاي مالي و به اعداد تبديل كردن اين رويدادهاست .حسابداري فن جمع آوري اطلاعات، طبقه بندي آنها، تلخيص و تجزيه و تحليل و نتيجه گيري از اين اطلاعات ميباشد ؛ به عبارت ديگر حسابداري يك سيستم است كه در آن فرايند جمع آوري، طبقه بندي، ثبت، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارش هاي مالي و صورت هاي حسابداري در شكل و مدل هاي خاص انجام مي گيرد تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران و يا برون سازماني مثل بانك ها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر و يا مقامات مالياتي بتوانند از اين اطلاعات استفاده كنند.
به همين دليل فردي كه تحصيلات دانشگاهي ندارد يا با علوم آكادميك آن آشنايي بيشتر ندارد دفتردار است تا حسابدار چرا كه گزارش هاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد هاي علمي و آكادميك نيست و پردازش كافي نمي شود و بيشتر تراز حساب ها مي باشد. براي مثال يك حسابدار تجربي نمي تواند به راحتي بين دارايي كوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و يا نمي داند كه چگونه بايد معاملات ارزي را در دفتر ثبت كند.
به زبان ديگر بايد گفت اشخاص، شركت ها و دولت ها براي تصميم گيري در مورد توزيع مناسب منابع مالي نياز به اطلاعات قابل اتكا دارند كه اين اطلاعات را به ياري حسابداري مي توان به دست آورد. از سوي ديگر انجام سرمايه گذاري يكي از مواد ضروري و اساسي در فرايند رشد و توسعه ي اقتصادي است و سرمايه گذاران نيز بعد از عرضه ي سرمايه تا حد امكان سعي دارند منابع مالي خود را به سويي سوق دهند كه كمترين ريسك و بيشترين بازده را داشته باشد. يعني به دنبال بر آورد ريسك سرمايه گذاري خواهند بود. اين در حالي است كه يكي از منابع اساسي براي محاسبه ريسك بازار شركت ها استفاده از اطلاعات توليد شده سيستم حسابداري است.
از مشاهير حسابداري ايران :حبيبالله تيموريماسوله
حبيبالله تيموريماسوله پژوهشگر و مترجمي چيرهدست و پركار بود؛ آثار متعدد و ماندگاري فراهم آورده و سهم درخور توجهي در انتشار و ترويج دستاوردهاي دانش حسابداري، اقتصاد و آمار داشته است. با اينحال جداي شناختي كه كارهاي منتشر شدهاش از وي به دست ميدهد، ويژگيهاي فردي و شخصيتياش كمتر يا اصلاً معرفي نشد. فروتن بود و بيشتر بر خواندن، نوشتن، تأليف، ترجمه و ويراستاري متمركز بود. در هر زمان چند كار در حال انجام در دست داشت و هزار انديشه در سر. شريف، مهربان و جدي بود؛ جستجوگر و سختكوش؛ ويژگيهايي كه سبب ميشد ترجمه آثار سختتر را آسانتر بپذيرد و به انجام رساند. در حوزههاي متنوع مانند اقتصاد، نمونه: اقتصاد سياسي و مالياتستاني اثر ديويد ريكاردو؛ آمار، نمونه: مقدمهاي بر آمار در علوم اجتماعي اثر نورمن كورتز؛ و يا حسابداري، نمونه: ساختار تئوري حسابداري نوشته آ.سي.ليتلتون كتاب تأليف و ترجمه كرده است.
حبيبالله تيموريماسوله در سال ۱۳۱۲ در ماسوله به دنيا آمد و يكي از پنج فرزند آقاصفر و طاووسخانم بود. از دوران كودكي او چيزي نميدانيم. اما ميدانيم هشت – نه ساله كه بود كشور در اشغال نيروهاي متفقين قرارگرفت و ماسوله شدهبود محل استقرار واحدي از ارتش سرخ. تيموري به جاي اينكه مدرسه برود، ناگزير شد شروع كند به كار كردن؛ انبارداري كرد، ميرزابنويس شد و دفتردار تجار ماسوله و رشت. با اين حال نگذاشت از درس خواند بازبماند. از هر فرصتي براي درس خواندن استفاده كرد تا آنكه در سن ۲۰ سالگي دوره ابتدايي را به پايان برد. سال بعدش سه سال اول دوره راهنمايي را خواند و سال ديگر دبيرستان را، و در دانشسراي عالي در رشته زبان انگليسي پذيرفته شد.
دانشسراي عالي را كه تمام كرد مدتي در دبيرستانهاي آبادان زبان انگليسي درس داد تا اينكه تصميم گرفت برود امريكا اقتصاد بخواند، و رفت و فوق ليسانس اقتصاد با گرايش اقتصاد شناسي كلاسيك گرفت و برگشت. از اين زمان به بعد در جاهاي مختلف كار كرد؛ به عنوان پژوهشگر در مركز پژوهشهاي اقتصادي دانشگاه تهران، به عنوان مترجم و مقالهنويس در روزنامه كيهان. مدتي در دانشكده ارتباطات اقتصاد درس داد و در مدرسه عالي ايرانزمين زبان و ادبيات انگليسي، تا اينكه آمد به سازمان حسابرسي(۱۳۶۱) و شد پژوهشگر مركز آموزش و تحقيقات اين سازمان و ماند تا سال ۱۳۸۷ كه ناخواسته بازنشسته شد و از سازمان رفت. اما همچنان به تحقيق و تأليف و ترجمه و ويرايش در خانه ادامه داد تا اسفند ۱۳۸۸ كه درگذشت. حبيبالله تيموري ۲۶ كتاب در حوزه هاي مختلف و بيشتر در رشته حسابداري، اقتصاد و آمار پديد آورد يا در پديد آمدن آنها با ديگران مشاركت داشت.
دكتر فضل الله اكبري
زندگينامه:
دكتر فضل الله اكبري در دوم ارديبهشت سال ۱۳۰۰ هجري شمسي برابر با سوم ماه رمضان المبارك سال ۱۳۳۹ هجري شمسي در شهر گلپايگان چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در شهر گلپايگان و دوره دبيرستان را در دبيرستانهاي ادب، صارميه و سعدي اصفهان طي كرد. همزمان با طي دوره دبيرستان و حتي قبل از آن به تحصيل علوم قديمه نزد پدربزرگ مادريش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استاداني چون شادروان فضل الله همايي و برادر دانشمند ايشان استاد جلال همايي و آقاي مباركهاي كسب فيض كرد. وي حساب و رياضي و حساب سياق نقدي و جنسي را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دكتر فضل الله اكبري بعد از دريافت ديپلم متوسطه، در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و از اين دانشكده ليسانس گرفت. سپس در شركت ملي نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حييم در تهيه فرهنگ لغات انگليسي به فارسي همكاري داشت. وي در اوايل دهه ۱۳۳۰ در موسسه علوم اداري و بازرگاني دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و فوق ليسانس علوم اداري و بازرگاني دريافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصيلي به امريكا رفت و در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي و دانشگاه استانفورد به تحصيل پرداخت و در رشته مديريت بازرگاني با گرايش حسابداري دكترا دريافت كرد.
بعد از اخذ مدرك دكترا به ايران مراجعت كرد و در موسسه علوم اداري به تدريس پرداخت و در سال ۱۳۳۷ به عنوان اولين مدرس حسابداري با درجه دانشياري به عضويت هيئت علمي دانشكده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد.
سالها حسابداري به عنوان رشتهاي قابل قبول براي تدريس در دانشگاه شناخته نميشد. تا سال ۱۳۳۳ در هيچ دانشگاه و موسسه آموزش عالي حسابداري رسماً تدريس نمي شد. … متاسفانه در ايران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع كافي از محتواي دروس مزبور، علوم مالي و حسابداري را در سطح ساير رشتههاي دانشگاه به حساب نميآوردند… . محتواي رشته حسابداري، اهميت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثير آن در پيشرفت كشور، سالها همچنان ناشناخته باقي ماند. در سال ۱۳۳۴ كه داوطلب تدريس حسابداري در دانشگاه شدم، يكي از اولياي دانشگاه گفت شك دارد جايگاه تدريس حسابداري در دانشگاه باشد، و اضافه كرد در گذشته هم حسابداري در سال ششم رشته تجارت دبيرستانها تدريس ميشده است و اگر حسابداري را رشتهاي دانشگاهي بشناسيم بزودي داوطلباني هم براي تدريس خانه داري، گلهداري و باغداري پيدا ميشوند؛ دانشگاه را تدريس حساب كافي است.
دو – سه سالي طول كشيد تا با مراجعات مكرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداري و رشته هاي مختلف آن، اهميت و فرق آن را با حساب و رياضي توجيه كنم و توضيح دهم. بالا خره قرار شد در دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران براي انتخاب و استخدام يك نفر دانشيار اقدام كنند.”
” در طول سال ۱۳۴۲ توضيحاتم رئيس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم كرد كه دانشگاه تهران، مانند بسياري از مهمترين
۲
دانشگاههاي جهان، و به لحاظ نياز كشور، ميبايد دانشكدهاي براي آموزش و تحقيقات مديريت داشته باشد. در ابتداي شهريور ۱۳۴۳ شادروان دكتر صالح رئيس دانشگاه، در جلسهاي پرشور و با مخالفتهاي بسيار، بالا خره تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني را به تصويب شورايعالي فرهنگ رسانيد…. مخالفتها با تاسيس اين دانشكده، اولين در نوع خود در كشور، بيشتر از ناشناخته بودن مديريت به عنوان رشته اي از دانش ناشي ميشد.” (دكتر اكبري، ۱۳۷۸، نوبت من نيست، ص ۱۵)
دكتر فضل الله اكبري پس از تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، به مدت ۸ سال رئيس اين دانشكده بود. پس از سال ۱۳۵۰، به سمت معاون آموزشي و پژوهشي وزارت علوم و آموزش عالي برگزيده شد و همزمان به تدريس رشته حسابداري در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالي به ويژه بانك ملي ايران، اشتغال داشت. در اين دوره با شركت اطلا عات اعتباري كه به وسيله بانك مركزي تاسيس شده بود، نيز همكاري داشت.
*علي مدد:
“در آذرماه ۱۳۱۵ در تهران در خانوادهاي متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم عليمدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عينحال، در مدح و در رثاي پيامبر، ائمه و معصومين، مديحه و مرثيه ميسرود و چند كتاب مدايح و مراثي حاصل كار او است.
دوران دبستان و دبيرستان را در تهران و در مدارس دولتي گذرانيدم و در سال ۱۳۳۴ ديپلم رياضي گرفتم. در سال ۱۳۳۷ در مؤسسه علوم اداري دانشگاه تهران پذيرفته شدم و در سال ۱۳۳۹ گواهينامه عالي حسابداري گرفتم. در سال ۱۳۴۳ در مؤسسه عالي حسابداري به ادامه تحصيل در رشته حسابداري پرداختم و در سال ۱۳۴۷ ليسانس گرفتم. در مهر ۱۳۴۷ در دوره فوق ليسانس دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالي پذيرفته شدم و در بهمن ۱۳۴۸ دوره را تمام كردم. در سالهاي ۵۷-۱۳۵۱ به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتي را انجام دادم كه به مدركي نينجاميد.
در سال ۱۳۳۵ به عنوان كارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به كار شدم و سه سال را در دهات گرمسار كار كردم. در سال ۱۳۳۷ به تهران منتقل شدم و تا سال ۱۳۴۶ مشاغل مختلفي را بهعهده داشتم كه آخرين آن معاون حسابداري بود. در اين سال اداره امور كمكهاي اهدايي به طرحهاي عمراني دهات به من محول شد كه تا اوايل سال ۱۳۴۷ در بنگاه عمران و سپس در وزارت آباداني و مسكن ادامه داشت. در اواسط سال ۱۳۴۷ به وزارت علوم و آموزش عالي منتقل شدم و در سمت معاون مديركل مالي تا سال ۱۳۵۰ خدمت كردم. در اين سال به سمت مديركل طرحها و بررسيهاي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال ۱۳۵۳ ادامه داشت. در اين سال با عنوان معاون و قائم مقام رئيس دانشگاه بلوچستان در كار تأسيس و شروع به كار دانشگاه مزبور خدمت كردم كه تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. در سال ۱۳۵۸ به سمت معاون اجرايي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال ۱۳۵۹ ادامه يافت و در اين سال بازنشسته شدم.
در سالهاي ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲ در موسسه عالي حسابداري، مدرس دروس مختلف حسابداري بودم و از آن پس تا سال ۱۳۵۳ در دانشگاه تربيت معلم مامازن و دانشكده مديريت گيلان به طور پارهوقت تدريس كردم. در سال ۵۷-۱۳۵۶ در دانشكده مهندسي دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسي درس ميدادم. از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ در دانشكده حسابداري شركت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشكده تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا كنون در دوره فوق ليسانس مؤسسه عالي بانكداري ايران سيستمهاي حسابداري و حسابداري بانكها را درس ميدهم.
در سالهايي كه در طرح و بررسيهاي وزارت علوم كار ميكردم بنا به نوع كار، كارهاي پژوهشي مختلفي را سرپرستي كردم و در طول سالهاي خدمت در بلوچستان مطالعاتي در زمينه وضعيت اقتصادي ـ اجتماعي منطقه و همچنين مطالعاتي در زمينه برنامه ريزي آموزش عالي از ديدگاه توسعه منطقهاي انجام دادم كه در تهيه طرح جامع آموزشي آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگي از خدمت دولت در سال ۱۳۵۹ از اوايل سال ۱۳۶۰ به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي
۳
سازمان حسابرسي به كار پاره وقت پرداختم كه تاكنون ادامه دارد.”
از مشاهير حسابداري جهان:
يوجي ايجيري
يوجي ايجيري (Yuji Ijiri) فرزند تاكه جيرو (Take Jiro) و هيروكو هانو (Hiroko Hanno) در بيست و چهارم فوريه ۱۹۳۵ در شهر كوبه (Kobe) ژاپن زاده شد. از سنين كودكي به رياضي علاقهمند بود و در شش سالگي در چرتكه متبحر شد و زماني هم كه سال دهم دبيرستان بود پدرش كه صاحب يك قنادي بود از او خواست كه حسابداري قنادي او را انجام دهد. يوجي ايجيري از اين كار لذت ميبرد و بههمين علت تصميم گرفت كه حسابدار شود . در سال ۱۹۵۲ مدت كوتاهي قبل از فارغالتحصيل شدن از دبيرستان اقتصاد نارا (Nara) امتحاني را گذراند كه او را قادر ساخت بدون داشتن تحصيلات دانشگاهي حسابدار رسمي شود. در تداوم تحصيلات شبانه،در سال ۱۹۵۶ در مدزسه عالي داشيشا Doshisha) در كيوتو (Kyoto) امتحان حسابدار رسمي را گذراند و طي گذراندن دوره عملي سه ساله، وارد دانشگاه ريت سوميكان (Ritsumeikan) در كيوتو شد و در سال ۱۹۵۶ ليسانس حقوق را دريافت كرد. همچنين در همين سال ( در سن بيست و يك سالگي)، دوره حسابدار رسمي را تمام كرد و هنوز طبق آمارها جوانترين فرد در كشور ژاپن است كه توانسته است در سن ۲۱ سالگي حسابدار رسمي شود.
ويليام جوزف واتر (Wiliam Joseph Vatter)
استاد دانشگاه شيكاگو و كاليفرنيا و نويسنده تئوري وجوه در حسابداري و كاربرد آن براي گزارشگري مالي در ۱۹۴۷ ميباشد.
ويليام واتر يك تئوري را شكل داد كه منطق زمينهاي حسابداري مدرن را نشان ميدهد. او هر دو تئوري مالكيت و تئوري واحد تجاري را ناقص ميدانست؛ چراكه معتقد بود اين تئوريها، سازمان را در خدمت نگهداري حسابها در ميآورند و در نتيجه منجر به عينيت كه هدف غائي تمام تحليلهاي كميّ است نميشوند. در نظر او عينيت براي مديريت مهم است چرا كه بايد مداوماً ميان رخدادهاي واقعي انتخاب كند و تصميم بگيرد كه آن هم در حوزه قلمرو حسابداري مديريت است. آن موقع است كه نقصان حسابداري سنّتي مشهود ميشود.
در تئوري واتر مفهوم حسابهاي مستقل يا وجوه مستقل،يك مفهوم اصلي است كه جهت دستيابي به واقعيت بهكار رفته است. يك حساب مستقل، حوزهاي از عمليات، يك مركز منافع يا يك مركز توجه است. در يك مثال او شش حساب مستقل را بيان ميكند: حساب مستقل بانك و وجوه نقد، حساب مستقل عمليات عمومي، يك حساب سرمايهگذاري، دو حساب اندوخته يكي براي اقلام جاري و ديگري براي اقلام سرمايه گذاري و حساب مستقل سرمايه او. براي هر حساب مستقل، يك ترازنامه بهشكل مرسوم و يك صورت عمليات وجوه پيشنهاد داد.
رابرت ساموئل كاپلان (Robert Samuel Kaplan)
محقق حسابداري و مورد تقدير جامعه بينالمللي است. او زندگي جديدي به حسابداري صنعتي بخشيده است و نقش حسابداري در مديريت تجاري و برنامهريزي استراتژيك را متحول ساخته است. او در ۱۹۴۰ در نيويورك به دنيا آمد. پدرش معلم درس علوم اجتماعي در دبيرستان و رئيس يك مدرسـه عمومي در نيـويورك و مادرش منشي مدرسه بود. كاپلان تا سن ۱۰ سالـگـي با خانواده و دو خواهر
كوچكش زندگي مي كرد و بعد از فارغالتحصيلي از دبيرستان در ۱۹۵۷ وارد انستيتوي تكنولوژي ماساچوست (Massachusetts Institute of Technology) شد و ليسانس و فوقليسانس خود را در مهندسي الكترونيك از آن انستيتو دريافت كرد. پس از فارغالتحصيلي به مدت دو سال با شركت ميتره (Mitre) و شركت تحقيق و برنامهريزي كه هر دو شركتهاي مشاور سيستمهاي فني بودند كاركرد.
كاپلان در جستوجوي تغيير در زندگي كاري خود بود و به همين علت در مقطع دكتري، رشته تحقيق در عمليات را انتخاب كرد و در دانشگاه كرنل (Cornell) ثبتنام كرد. واحدهاي درسي زيادي در اين رشته وجود داشت كه علاقه او را به حسابداري و امور مالي برانگيخت و نهايتاً با تكميل دوره دكتري در ۱۹۶۸ كاپلان عضو هيئت علمي دانشگاه كارنگي ملون شد. با تشويق يوجي اجيري (Yuji Ijiri)، بيل كوپر (Bill Cooper) و ساير استادان دانشگاه كارنگي تدريس و تحقيق كاپلان بر حسابداري مديريت و مالي متمركز شد. او به جز يكسال كه استاد مدعو دانشگاه شيكاگو بود به مدت ۱۵ سال در دانشگاه كارنگي باقي ماند و بهعنوان رئيس دانشكده نيز به مدت شش سال فعاليت داشت تا اينكه در ۱۹۸۴ عضو هيئت علمي دانشكده امور تجاري هاروارد گرديد.
در مورد ماشين حساب علم حسابداري بايد گفت درواقع حسابداري دانشي است كه موضوعش فهم رويدادهاي مالي و به اعداد تبديل كردن اين رويدادهاست .حسابداري فن جمع آوري اطلاعات، طبقه بندي آنها، تلخيص و تجزيه و تحليل و نتيجه گيري از اين اطلاعات ميباشد ؛ به عبارت ديگر حسابداري يك سيستم است كه در آن فرايند جمع آوري، طبقه بندي، ثبت، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارش هاي مالي و صورت هاي حسابداري در شكل و مدل هاي خاص انجام مي گيرد تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران و يا برون سازماني مثل بانك ها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر و يا مقامات مالياتي بتوانند از اين اطلاعات استفاده كنند.
به همين دليل فردي كه تحصيلات دانشگاهي ندارد يا با علوم آكادميك آن آشنايي بيشتر ندارد دفتردار است تا حسابدار چرا كه گزارش هاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد هاي علمي و آكادميك نيست و پردازش كافي نمي شود و بيشتر تراز حساب ها مي باشد. براي مثال يك حسابدار تجربي نمي تواند به راحتي بين دارايي كوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و يا نمي داند كه چگونه بايد معاملات ارزي را در دفتر ثبت كند.
به زبان ديگر بايد گفت اشخاص، شركت ها و دولت ها براي تصميم گيري در مورد توزيع مناسب منابع مالي نياز به اطلاعات قابل اتكا دارند كه اين اطلاعات را به ياري حسابداري مي توان به دست آورد. از سوي ديگر انجام سرمايه گذاري يكي از مواد ضروري و اساسي در فرايند رشد و توسعه ي اقتصادي است و سرمايه گذاران نيز بعد از عرضه ي سرمايه تا حد امكان سعي دارند منابع مالي خود را به سويي سوق دهند كه كمترين ريسك و بيشترين بازده را داشته باشد. يعني به دنبال بر آورد ريسك سرمايه گذاري خواهند بود. اين در حالي است كه يكي از منابع اساسي براي محاسبه ريسك بازار شركت ها استفاده از اطلاعات توليد شده سيستم حسابداري است.
از مشاهير حسابداري ايران :حبيبالله تيموريماسوله
حبيبالله تيموريماسوله پژوهشگر و مترجمي چيرهدست و پركار بود؛ آثار متعدد و ماندگاري فراهم آورده و سهم درخور توجهي در انتشار و ترويج دستاوردهاي دانش حسابداري، اقتصاد و آمار داشته است. با اينحال جداي شناختي كه كارهاي منتشر شدهاش از وي به دست ميدهد، ويژگيهاي فردي و شخصيتياش كمتر يا اصلاً معرفي نشد. فروتن بود و بيشتر بر خواندن، نوشتن، تأليف، ترجمه و ويراستاري متمركز بود. در هر زمان چند كار در حال انجام در دست داشت و هزار انديشه در سر. شريف، مهربان و جدي بود؛ جستجوگر و سختكوش؛ ويژگيهايي كه سبب ميشد ترجمه آثار سختتر را آسانتر بپذيرد و به انجام رساند. در حوزههاي متنوع مانند اقتصاد، نمونه: اقتصاد سياسي و مالياتستاني اثر ديويد ريكاردو؛ آمار، نمونه: مقدمهاي بر آمار در علوم اجتماعي اثر نورمن كورتز؛ و يا حسابداري، نمونه: ساختار تئوري حسابداري نوشته آ.سي.ليتلتون كتاب تأليف و ترجمه كرده است.
حبيبالله تيموريماسوله در سال ۱۳۱۲ در ماسوله به دنيا آمد و يكي از پنج فرزند آقاصفر و طاووسخانم بود. از دوران كودكي او چيزي نميدانيم. اما ميدانيم هشت – نه ساله كه بود كشور در اشغال نيروهاي متفقين قرارگرفت و ماسوله شدهبود محل استقرار واحدي از ارتش سرخ. تيموري به جاي اينكه مدرسه برود، ناگزير شد شروع كند به كار كردن؛ انبارداري كرد، ميرزابنويس شد و دفتردار تجار ماسوله و رشت. با اين حال نگذاشت از درس خواند بازبماند. از هر فرصتي براي درس خواندن استفاده كرد تا آنكه در سن ۲۰ سالگي دوره ابتدايي را به پايان برد. سال بعدش سه سال اول دوره راهنمايي را خواند و سال ديگر دبيرستان را، و در دانشسراي عالي در رشته زبان انگليسي پذيرفته شد.
دانشسراي عالي را كه تمام كرد مدتي در دبيرستانهاي آبادان زبان انگليسي درس داد تا اينكه تصميم گرفت برود امريكا اقتصاد بخواند، و رفت و فوق ليسانس اقتصاد با گرايش اقتصاد شناسي كلاسيك گرفت و برگشت. از اين زمان به بعد در جاهاي مختلف كار كرد؛ به عنوان پژوهشگر در مركز پژوهشهاي اقتصادي دانشگاه تهران، به عنوان مترجم و مقالهنويس در روزنامه كيهان. مدتي در دانشكده ارتباطات اقتصاد درس داد و در مدرسه عالي ايرانزمين زبان و ادبيات انگليسي، تا اينكه آمد به سازمان حسابرسي(۱۳۶۱) و شد پژوهشگر مركز آموزش و تحقيقات اين سازمان و ماند تا سال ۱۳۸۷ كه ناخواسته بازنشسته شد و از سازمان رفت. اما همچنان به تحقيق و تأليف و ترجمه و ويرايش در خانه ادامه داد تا اسفند ۱۳۸۸ كه درگذشت. حبيبالله تيموري ۲۶ كتاب در حوزه هاي مختلف و بيشتر در رشته حسابداري، اقتصاد و آمار پديد آورد يا در پديد آمدن آنها با ديگران مشاركت داشت.
دكتر فضل الله اكبري
زندگينامه:
دكتر فضل الله اكبري در دوم ارديبهشت سال ۱۳۰۰ هجري شمسي برابر با سوم ماه رمضان المبارك سال ۱۳۳۹ هجري شمسي در شهر گلپايگان چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در شهر گلپايگان و دوره دبيرستان را در دبيرستانهاي ادب، صارميه و سعدي اصفهان طي كرد. همزمان با طي دوره دبيرستان و حتي قبل از آن به تحصيل علوم قديمه نزد پدربزرگ مادريش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استاداني چون شادروان فضل الله همايي و برادر دانشمند ايشان استاد جلال همايي و آقاي مباركهاي كسب فيض كرد. وي حساب و رياضي و حساب سياق نقدي و جنسي را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دكتر فضل الله اكبري بعد از دريافت ديپلم متوسطه، در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و از اين دانشكده ليسانس گرفت. سپس در شركت ملي نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حييم در تهيه فرهنگ لغات انگليسي به فارسي همكاري داشت. وي در اوايل دهه ۱۳۳۰ در موسسه علوم اداري و بازرگاني دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و فوق ليسانس علوم اداري و بازرگاني دريافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصيلي به امريكا رفت و در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي و دانشگاه استانفورد به تحصيل پرداخت و در رشته مديريت بازرگاني با گرايش حسابداري دكترا دريافت كرد.
بعد از اخذ مدرك دكترا به ايران مراجعت كرد و در موسسه علوم اداري به تدريس پرداخت و در سال ۱۳۳۷ به عنوان اولين مدرس حسابداري با درجه دانشياري به عضويت هيئت علمي دانشكده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد.
سالها حسابداري به عنوان رشتهاي قابل قبول براي تدريس در دانشگاه شناخته نميشد. تا سال ۱۳۳۳ در هيچ دانشگاه و موسسه آموزش عالي حسابداري رسماً تدريس نمي شد. … متاسفانه در ايران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع كافي از محتواي دروس مزبور، علوم مالي و حسابداري را در سطح ساير رشتههاي دانشگاه به حساب نميآوردند… . محتواي رشته حسابداري، اهميت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثير آن در پيشرفت كشور، سالها همچنان ناشناخته باقي ماند. در سال ۱۳۳۴ كه داوطلب تدريس حسابداري در دانشگاه شدم، يكي از اولياي دانشگاه گفت شك دارد جايگاه تدريس حسابداري در دانشگاه باشد، و اضافه كرد در گذشته هم حسابداري در سال ششم رشته تجارت دبيرستانها تدريس ميشده است و اگر حسابداري را رشتهاي دانشگاهي بشناسيم بزودي داوطلباني هم براي تدريس خانه داري، گلهداري و باغداري پيدا ميشوند؛ دانشگاه را تدريس حساب كافي است.
دو – سه سالي طول كشيد تا با مراجعات مكرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداري و رشته هاي مختلف آن، اهميت و فرق آن را با حساب و رياضي توجيه كنم و توضيح دهم. بالا خره قرار شد در دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران براي انتخاب و استخدام يك نفر دانشيار اقدام كنند.”
” در طول سال ۱۳۴۲ توضيحاتم رئيس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم كرد كه دانشگاه تهران، مانند بسياري از مهمترين
۲
دانشگاههاي جهان، و به لحاظ نياز كشور، ميبايد دانشكدهاي براي آموزش و تحقيقات مديريت داشته باشد. در ابتداي شهريور ۱۳۴۳ شادروان دكتر صالح رئيس دانشگاه، در جلسهاي پرشور و با مخالفتهاي بسيار، بالا خره تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني را به تصويب شورايعالي فرهنگ رسانيد…. مخالفتها با تاسيس اين دانشكده، اولين در نوع خود در كشور، بيشتر از ناشناخته بودن مديريت به عنوان رشته اي از دانش ناشي ميشد.” (دكتر اكبري، ۱۳۷۸، نوبت من نيست، ص ۱۵)
دكتر فضل الله اكبري پس از تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، به مدت ۸ سال رئيس اين دانشكده بود. پس از سال ۱۳۵۰، به سمت معاون آموزشي و پژوهشي وزارت علوم و آموزش عالي برگزيده شد و همزمان به تدريس رشته حسابداري در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالي به ويژه بانك ملي ايران، اشتغال داشت. در اين دوره با شركت اطلا عات اعتباري كه به وسيله بانك مركزي تاسيس شده بود، نيز همكاري داشت.
*علي مدد:
“در آذرماه ۱۳۱۵ در تهران در خانوادهاي متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم عليمدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عينحال، در مدح و در رثاي پيامبر، ائمه و معصومين، مديحه و مرثيه ميسرود و چند كتاب مدايح و مراثي حاصل كار او است.
دوران دبستان و دبيرستان را در تهران و در مدارس دولتي گذرانيدم و در سال ۱۳۳۴ ديپلم رياضي گرفتم. در سال ۱۳۳۷ در مؤسسه علوم اداري دانشگاه تهران پذيرفته شدم و در سال ۱۳۳۹ گواهينامه عالي حسابداري گرفتم. در سال ۱۳۴۳ در مؤسسه عالي حسابداري به ادامه تحصيل در رشته حسابداري پرداختم و در سال ۱۳۴۷ ليسانس گرفتم. در مهر ۱۳۴۷ در دوره فوق ليسانس دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالي پذيرفته شدم و در بهمن ۱۳۴۸ دوره را تمام كردم. در سالهاي ۵۷-۱۳۵۱ به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتي را انجام دادم كه به مدركي نينجاميد.
در سال ۱۳۳۵ به عنوان كارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به كار شدم و سه سال را در دهات گرمسار كار كردم. در سال ۱۳۳۷ به تهران منتقل شدم و تا سال ۱۳۴۶ مشاغل مختلفي را بهعهده داشتم كه آخرين آن معاون حسابداري بود. در اين سال اداره امور كمكهاي اهدايي به طرحهاي عمراني دهات به من محول شد كه تا اوايل سال ۱۳۴۷ در بنگاه عمران و سپس در وزارت آباداني و مسكن ادامه داشت. در اواسط سال ۱۳۴۷ به وزارت علوم و آموزش عالي منتقل شدم و در سمت معاون مديركل مالي تا سال ۱۳۵۰ خدمت كردم. در اين سال به سمت مديركل طرحها و بررسيهاي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال ۱۳۵۳ ادامه داشت. در اين سال با عنوان معاون و قائم مقام رئيس دانشگاه بلوچستان در كار تأسيس و شروع به كار دانشگاه مزبور خدمت كردم كه تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. در سال ۱۳۵۸ به سمت معاون اجرايي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال ۱۳۵۹ ادامه يافت و در اين سال بازنشسته شدم.
در سالهاي ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲ در موسسه عالي حسابداري، مدرس دروس مختلف حسابداري بودم و از آن پس تا سال ۱۳۵۳ در دانشگاه تربيت معلم مامازن و دانشكده مديريت گيلان به طور پارهوقت تدريس كردم. در سال ۵۷-۱۳۵۶ در دانشكده مهندسي دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسي درس ميدادم. از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ در دانشكده حسابداري شركت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشكده تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا كنون در دوره فوق ليسانس مؤسسه عالي بانكداري ايران سيستمهاي حسابداري و حسابداري بانكها را درس ميدهم.
در سالهايي كه در طرح و بررسيهاي وزارت علوم كار ميكردم بنا به نوع كار، كارهاي پژوهشي مختلفي را سرپرستي كردم و در طول سالهاي خدمت در بلوچستان مطالعاتي در زمينه وضعيت اقتصادي ـ اجتماعي منطقه و همچنين مطالعاتي در زمينه برنامه ريزي آموزش عالي از ديدگاه توسعه منطقهاي انجام دادم كه در تهيه طرح جامع آموزشي آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگي از خدمت دولت در سال ۱۳۵۹ از اوايل سال ۱۳۶۰ به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي
۳
سازمان حسابرسي به كار پاره وقت پرداختم كه تاكنون ادامه دارد.”
از مشاهير حسابداري جهان:
يوجي ايجيري
يوجي ايجيري (Yuji Ijiri) فرزند تاكه جيرو (Take Jiro) و هيروكو هانو (Hiroko Hanno) در بيست و چهارم فوريه ۱۹۳۵ در شهر كوبه (Kobe) ژاپن زاده شد. از سنين كودكي به رياضي علاقهمند بود و در شش سالگي در چرتكه متبحر شد و زماني هم كه سال دهم دبيرستان بود پدرش كه صاحب يك قنادي بود از او خواست كه حسابداري قنادي او را انجام دهد. يوجي ايجيري از اين كار لذت ميبرد و بههمين علت تصميم گرفت كه حسابدار شود . در سال ۱۹۵۲ مدت كوتاهي قبل از فارغالتحصيل شدن از دبيرستان اقتصاد نارا (Nara) امتحاني را گذراند كه او را قادر ساخت بدون داشتن تحصيلات دانشگاهي حسابدار رسمي شود. در تداوم تحصيلات شبانه،در سال ۱۹۵۶ در مدزسه عالي داشيشا Doshisha) در كيوتو (Kyoto) امتحان حسابدار رسمي را گذراند و طي گذراندن دوره عملي سه ساله، وارد دانشگاه ريت سوميكان (Ritsumeikan) در كيوتو شد و در سال ۱۹۵۶ ليسانس حقوق را دريافت كرد. همچنين در همين سال ( در سن بيست و يك سالگي)، دوره حسابدار رسمي را تمام كرد و هنوز طبق آمارها جوانترين فرد در كشور ژاپن است كه توانسته است در سن ۲۱ سالگي حسابدار رسمي شود.
ويليام جوزف واتر (Wiliam Joseph Vatter)
استاد دانشگاه شيكاگو و كاليفرنيا و نويسنده تئوري وجوه در حسابداري و كاربرد آن براي گزارشگري مالي در ۱۹۴۷ ميباشد.
ويليام واتر يك تئوري را شكل داد كه منطق زمينهاي حسابداري مدرن را نشان ميدهد. او هر دو تئوري مالكيت و تئوري واحد تجاري را ناقص ميدانست؛ چراكه معتقد بود اين تئوريها، سازمان را در خدمت نگهداري حسابها در ميآورند و در نتيجه منجر به عينيت كه هدف غائي تمام تحليلهاي كميّ است نميشوند. در نظر او عينيت براي مديريت مهم است چرا كه بايد مداوماً ميان رخدادهاي واقعي انتخاب كند و تصميم بگيرد كه آن هم در حوزه قلمرو حسابداري مديريت است. آن موقع است كه نقصان حسابداري سنّتي مشهود ميشود.
در تئوري واتر مفهوم حسابهاي مستقل يا وجوه مستقل،يك مفهوم اصلي است كه جهت دستيابي به واقعيت بهكار رفته است. يك حساب مستقل، حوزهاي از عمليات، يك مركز منافع يا يك مركز توجه است. در يك مثال او شش حساب مستقل را بيان ميكند: حساب مستقل بانك و وجوه نقد، حساب مستقل عمليات عمومي، يك حساب سرمايهگذاري، دو حساب اندوخته يكي براي اقلام جاري و ديگري براي اقلام سرمايه گذاري و حساب مستقل سرمايه او. براي هر حساب مستقل، يك ترازنامه بهشكل مرسوم و يك صورت عمليات وجوه پيشنهاد داد.
رابرت ساموئل كاپلان (Robert Samuel Kaplan)
محقق حسابداري و مورد تقدير جامعه بينالمللي است. او زندگي جديدي به حسابداري صنعتي بخشيده است و نقش حسابداري در مديريت تجاري و برنامهريزي استراتژيك را متحول ساخته است. او در ۱۹۴۰ در نيويورك به دنيا آمد. پدرش معلم درس علوم اجتماعي در دبيرستان و رئيس يك مدرسـه عمومي در نيـويورك و مادرش منشي مدرسه بود. كاپلان تا سن ۱۰ سالـگـي با خانواده و دو خواهر
كوچكش زندگي مي كرد و بعد از فارغالتحصيلي از دبيرستان در ۱۹۵۷ وارد انستيتوي تكنولوژي ماساچوست (Massachusetts Institute of Technology) شد و ليسانس و فوقليسانس خود را در مهندسي الكترونيك از آن انستيتو دريافت كرد. پس از فارغالتحصيلي به مدت دو سال با شركت ميتره (Mitre) و شركت تحقيق و برنامهريزي كه هر دو شركتهاي مشاور سيستمهاي فني بودند كاركرد.
كاپلان در جستوجوي تغيير در زندگي كاري خود بود و به همين علت در مقطع دكتري، رشته تحقيق در عمليات را انتخاب كرد و در دانشگاه كرنل (Cornell) ثبتنام كرد. واحدهاي درسي زيادي در اين رشته وجود داشت كه علاقه او را به حسابداري و امور مالي برانگيخت و نهايتاً با تكميل دوره دكتري در ۱۹۶۸ كاپلان عضو هيئت علمي دانشگاه كارنگي ملون شد. با تشويق يوجي اجيري (Yuji Ijiri)، بيل كوپر (Bill Cooper) و ساير استادان دانشگاه كارنگي تدريس و تحقيق كاپلان بر حسابداري مديريت و مالي متمركز شد. او به جز يكسال كه استاد مدعو دانشگاه شيكاگو بود به مدت ۱۵ سال در دانشگاه كارنگي باقي ماند و بهعنوان رئيس دانشكده نيز به مدت شش سال فعاليت داشت تا اينكه در ۱۹۸۴ عضو هيئت علمي دانشكده امور تجاري هاروارد گرديد.